شما در حال مشاهده نسخه موبایل وبلاگ

دبستان پروین اعتصامی بروجرد

هستید، برای مشاهده نسخه اصلی [اینجا] کلیک کنید.

سال نو مبارک

rbj_هفت-سین-no0_(18).jpg

مدیریت و پرسنل دبستان پروین اعتصامی آرزوی سالی خوب برای همه ی همکاران و دانش آموزان کشور عزیزمان ایران دارند .

برگزاری مسابقات آزمایشگاهی در دبستان پروین اعتصامی

5kyp_img_4088.jpg
برگزاری مسابقات آزمایشگاهی در دبستان پروین اعتصامی
اسفند 93

بیست و پنجم اسفند ماه، سالروز تولد پروین اعتصامی را گرامی میداریم

پروین از کودکی با مطالعه آشنا شد . خانواده او اهل مطالعه بود و وی مطالب علمی و فرهنگی به ویژه ادبی را از لابه لای گفت و گوهای آنان درمی یافت در یازده سالگی به دیوان اشعار فردوسی ، نظامی ، مولوی ، ناصرخسرو ، منوچهری ، انوری ، فرخی که همه از شاعران بزرگ و نام آور زبان فارسی به شمار می آیند ، آشنا بود و از همان کودکی پدرش در زمینه وزن و شیوه های یادگیری آن با او تمرین می کرد.

گاهی شعری از شاعران قدیم به او می داد تا بر اساس آن ، شعر دیگری بسراید یا وزن آن را تغییر دهد ، و یا قافیه های نو برایش پیدا کند ، همین تمرین ها و تلاشها زمینه ای شد که با ترتیب قرارگیری کلمات و استفاده از آنها آشنا شود و در سرودن شعر تجربه بیاندوزد.

«بررسي علل گوشه گيري وانزواطلبي كودكان ابتدايي»

بسمه تعالي
موضوع مقاله :
«بررسي علل گوشه گيري وانزواطلبي كودكان ابتدايي»
استاد راهنما:
«جناب آقاي ايرج مهدي زاده»
سال تحصيلي: 92-93
نگارش:
«حليمه مختاري دانشجوي رشته مشاوره وراهنمايي »
پرديس شهيدباهنربيرجند

بسمه تعالي
موضوع:
مقاله :«بررسي علل گوشه گيري وانزواطلبي كودكان ابتدايي»
استاد راهنما:
«جناب آقاي ايرج مهدي زاده»
سال تحصيلي: 92-93
نگارش:
«حليمه مختاري دانشجوي رشته مشاوره وراهنمايي »
پرديس شهيدباهنربيرجند


فهرست
تقديروتشكر....................................................1
چكيده.........................................................2
مقدمه.........................................................3
توصيف وضعيت موجود..............................6
گردآوري شواهد(1)......................................8
انتخاب راه حل هاي ممكن..........................12
گردآوري شواهد(2)..................................17
نتيجه.....................................................19
مباني نظري پژوهشي..............................21
گوشه گيري..........................................23
علائم ونشانه ها.................................25
علل................................................29
معالجه گوشه گيري..........................31
خلاصه............................................33
پيشنهادات........................................35
منابع وماخذ.....................................37





به نام خداوند قلم
در ابتداي اين پژوهش خواستم از استادارجمندم جناب آقاي ايرج مهدي زاده كه
بهترين مشوق وراهنماي من درانجام اين كار بودند تقدير وتشكركنم .همچنين
ازمديريت محترم و همكاران عزيزم درمدرسه كه در اعتبار بخشي اين پژوهش مرا
همراهي نمودند تشكروقدرداني مي كنم انشاءالله كه خداوند به همه كساني كه
مرا ياري كردند جزاي خير بدهد با تشكر:حليمه مختاري



1

چكيده
حمدوسپاس برخالق يكتاكه برخورداري ازنعمت دانش ومعرفت راارزاني مان
داشت.اكنون مصمميم تا بابرخورداري از آنچه آموخته ايم براي تحقق آرمانهاي
والاي اسلامي وانديشه هاي متعالي
استادان وبزرگواران جهت زدودن انگاره هاي بيسوادي آماده شويم.درطول خدمتم
با مشكل گوشه گيري بعضي از دانش آموزانم درمحيط مدرسه روبروبوده ام
وآرزويم اين بود كه با حل اين مشكل بتوانم براي دانش آموزان شادي آفرين
باشم.
تحقيق حاضربه منظور ازبين بردن گوشه گيري يكي از دانش آموزانم كه امسال
باآن مواجه بودم انجام گرفت ابزار تحقيق دراين پژوهش مصاحبه ومشاهده مي
باشد كه باكمك خانواده وكادر مدرسه 2
وراهكارهاي انجام گرفته الحمد لله مشكل گوشه گيري اين دانش آموز كاهش پيدا نمود


مقدمه
علم از آن نقطه و آن زمان آغاز شد كه بشر به فكر حل مسائل مختلف
زندگي افتاد. به عبارت ديگر، تاريخ تولد بشر است. بشر اوليه براي حل
مسائل و مشكلات خود از ابتدايي ترين مرحله شروع كرد و به كمك برخي از
روابط تجربي قادر شد پيرامون خويش را كم و بيش بشناسد و بدين طريق پيچ و
تاب و فراز و نشيب هستي آگاه شد(دلاور،1380،ص 3).
یکی از این علوم، علم روانشناسی است. منظور از روانشناسی،
3
علاوه بر پیشرفت علمی و صنفی بهبود بخشیدن به زندگی انسان
نیز هست. این علاقه روزافزون روانشناسان به مسائل روزمره و علمی بشر ،
موجب شده است که دانش ما در افراد،به ویژه کسانی که دچا مشکلات روانی
هستند، به طور قابل ملاحظه ای افزایش یابد.عدم سازش و وجود اختلالات
رفتار در جوامع انسانی بسیار مشهود و فراوان است.
در هر طبقه و صنفی و در هرگروه و جمعی ، اشخاص نامتعادلی زندگی می کنند.
بنابراین در مورد همه افراد، اعم از کارگر و دانش پژوه، پزشک و مهندس،
زارع ، استاد دانشگاه و غیره، خطرابتلا به ناراحتیهای روانی وجود دارد.
به عبارت دیگر هیچ فرد انسانی در برابر امراض مصونیت ندارد (شاملو،
1378،ص 11).
رفتار کم رویی و انزواطلبی ، یکی از رفتارهای نسبتاً شایع است
4
که فرد را به شدت آزار می دهد و اگر درمان نشود نوجوان را به سمت و سوی
مشکلات دیگری مثل عدم اعتماد به نفس، افسردگی، اضطراب و زود رنجی سوق
خواهد داد. عدم احساس توانمندی و کمی عزت نفس و نیز ناتوانی در بروز
احساسات، بیان افکار و نظریات، خود باعث جدایی فرد از فعالیت های گروهی
است.
گوشه گیری از نظرلغوی به معنای تنها و مجرد و در خلوت نشستن و از جمع
کناره گرفتن است. گوشه گیر کسی است که از مردم دوری می کند وعزلت می
گزیند و بدان وسیله خود را با محیط اطراف سازگار می سازد,البته هرنوع
عزلت و در تنهای ماندن گوشه گیری تلقی نمی شود هر انسان گاه گاهی دوست
دارد تنها باشد تا به خود شناسی وحل مشکلات زندگی بپردازد گوشه گیری
زمانی حالت بیماری پیدا می کند که فرد از آمیزش
5
با جمع و همنوعان بیزار و بیمناک باشد در این مورد اگر گوشه گیری بموقع
درمان نشود به پیدایش حالات روانی شدید و افسردگی منجر می شود. (شفیع
آبادی ، 1374، ص 94) .
کم بود محبت در خانواده می تواند یکی از علل بروز کم رویی باشد که توجه
به به کودک و بر طرف کردن خواسته های او هم چنین تشویق و مورد مشاور ه
قرار دادن می تواند در درمان این نقیصه کمک کند
توصيف وضعيت موجود(تشخيص مسئله)
مدرسه مادرشمال شهرواقع شده است و287دانش آموزدارد وتعداد25نفركناركنان
اين مدرسه هستند
زينب دانش آموز كلاس پنجم دختري است باقدي متوسط

6
واندامي متعادل.پدرش حسين فقط داراي سوادخواندن ونوشتن
مي باشدوشغل اوكارگرساختمان است.مادرش عذراداراي تحصيلات چهارم ابتدايي
وخانه داراست خانواده آنهاچهارفرزند داردكه زينب كوچك ترين آنهاست
اومتولد8/2/1381 مي باشد.وضعيت اقتصادي اين خانواده مناسب نيست ودرخانه
مستاجري زندگي مي كنند وبه علت بيماري پوستي بعضي مواقع پدرش نمي
تواندسركاربرود.زينب دختري آرام وخجالتي است،كم حرف مي زندوبه راحتي نمي
تواند منظور خودش راسركلاس بيان نمايد.وقتي مي خواهد درس جواب دهد آرام
صحبت مي كندوگونه هايش سرخ مي شود.هميشه گوشه كلاس مي نشيند واسترس
زياددارد،عرق مي كند.وضعيت درسي اوخوب است اما هنگام پاسخ دادن يك نوع
نگراني درچهره اش ديده مي
7
شود.درملاقات بامادرش اونيزاين موارد رايادآورشد.باتوجه به موارد مشاهده
شده ازاين دانش آموز فوق برآن شدم تا اقدام پژوهي درباره اوانجام دهم.
گردآوری اطلاعات ( شواهد یک)
شكايت وگزارش والدين،آموزگار،مديروكادراجرايي ودانش آموزان كلاس مشاهده
وي درخانه ومدرسه وجمع آوري اطلاعات
از روشهای مشاهده ، مصاحبه برای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش در شواهد
یک و دو استفاده شده است
1-مصاحبه بامعلم كلاس اول وچهارم وي ومادردانش آموز ودوستان همكلاسي
اوومعلم پرورشي مدرسه
2-مشاهده:مشاهده رفتاروي درموقعيتهاي هاي مختلف كلاس
8
وزنگ تفريح
مشاهده 1-(تاريخ17/1/93)زنگ سوم رياضي داشتيم اورا پاي تخته آوردم
تارياضي حل كند به اونگاه مي كردم ديدم سرخ شده است وبدنش مي لرزيد
واحساس وحشت زدگي داشت دستانش مي لرزيدبه قدري كه نوشتن رابرايش مشكل
كرده بودمسئله رابه خوبي حل كردواوراتشويق كردم وگفتم بروبنشين سرجايش كه
نشست نفس عميقي كشيدكه انگاركه ازيك امتحان بزرگ بيرون آمده است به دوستش
گفت كه ناراحت شدم نگاهش كه كردم فهميدوسرش راپايين انداخت
مشاهده 2-(19/1/93)زنگ تفريح درحياط مدرسه كه نگاهش مي كردم زيادبابچه
هابازي نمي كند وبيشترباهمان دوست هميشگي خودش است وگوشه اي نشست وخوراكي
هايش راخورد دوستش پيش بقيه رفت امااوهمچنان تنهابه بقيه نگاه مي
9
كنددوستش پيش اوآمد تااوراهم براي شركت دربازي ببرداما اومتناع كرد
وهمراه اونرفت وفقط ازدوربه نظاره بچه ها پرداخت تااينكه زنگ خورد وهمراه
همان دوستش به سركلاس رفت
مشاهده3-(23/1/93)زنگ انشا:چندنفرازبچه هابراي خواندن انشا به وسط كلاس
آمدندوانشاخودراخواندندواوبدون هيچ اظهارنظري آرام سرجايش نشسته تااينكه
نوبت خودش رسيدوقتي اوراصدازدم خجالت مي كشيدكه بيايدبه دوستش گفت كه نمي
شودكه من نخوانم گفت نه همه مي خوانند شما هم مثل بقيه وقتي وسط كلاس
آمددفترراجلوي صورتش گرفته بودوخيلي يواش مي خوانداعتراض بقيه بلندشد
وگفتندخانم چرابهش نمي گوييدكه بلندتربخواندمانمي فهميم واوهمان طوريواش
انشاخودراخواندوتاآخردفترراجلوي چشمش گرفته بودتابچه هااورانبينند
10
مصاحبه بامادر دانش آموز(10/12/92)
سلام خانم شما ضمن مراجعه اي كه هفته پيش داشتيدگفتيد كه دختر شما مشكل
گوشه گيري داردمي توانيد در باره آن توضيح بيشتري بدهيد؟
بله من چهار فرزنددارم كه فقط توي آنهازينب خجالتي است وتوي خانه به كسي
كاري ندارد وهميشه به كار خودش مشغول است بابقيه زياد ارتباط برقرار نمي
كند مهمان كه مي آيدبه اتاق خودش مي رودوخيلي كم باماجايي مي آيدووقتي به
او مي گوييم بيا برويم مي گويد من آن جا خجالت مي كشم.
مصاحبه با مدير مدرسه كه معلم كلاس اول زينب بوده است(11/12/92)
سلام خانم زينب كلاس اول كه دانش آموز شما بو چگونه بود؟
سلام زينب دختري گوشه گير،كمرو وعصبي بود هيچ وقت در
11
بحث هاي گروهي شركت نمي كرد.كم صحبت مي كرد.
انتخاب راه حل هاي ممكن
معلمان و والدین در رفع مشکلات کودکان گوشه گیر نقش بسزایی دارند و با
صمیمیت و محبت باید به تمام تغییرات رفتاری مناسب و موفقیت آمیز آنان
توجه کرده ، آنان را تشویق کنند و بدین وسیله کودکان را به سوی فعالیتهای
اجتماعی سازنده در مدرسه و خانه راغب سازند . بردن به گردشهای علمی ،
تشویق به سخن گفتن در حضور والدین و دوستان و بستگان و جرات دادن به او
بدین معنی که می تواند در برابر جمع سخن بگوید و شرکت دادن در فعالیتهای
هنری و ایفای نقش در نمایشنامه ها از جمله اعمالی است که مهارتهای
اجتماعی دانش آموزان و کودکان را افزایش می بخشد و آنان را در مبارزه با
گوشه گیری یاری می دهد ( شفیع آبادی ،1374، ص 97).
12
1-اوراموردتوجه قراردهيم
2- رفتارمناسبش را موردتشويق قراردهيم
3-دركارها ي گروهي اوراشركت دهيم
4-اگرداوطلب كاري شد كاررابه اومحول كنيم
5- به اومسئوليت بدهيم
6-زمينه صحبت واظهارنظررابراي اوفراهم كنيم
7- به اوكمك كنيم تابتواند با خانواده وهمسالانش ارتباط برقراركند
8- صحبت با معاونین آموزشی و پرورشی:حمایتهای عاطفی در جهت تقویت اعتماد
به نفس دانش آموز، واگذاری مسولیت های مناسب با تو جه بر
13
میزان توان جسمی
و روحی دانش آموز،تشویق و زمینه سازی حضور در فعالیت های جمعی و گروهی
مانند انتظامات ، مراسم صبحگاهی، گروه سرود و نمایش و شورای دانش آموزی
انتخاب راه حل مناسب،اعتباربخشي واجراي راه حل
بهترين راه حل ممكن صحبت كردن ودادن مسئوليت بودلذابه افرادي كه درتعليم
وتربيت زينب ارتباط مستقيم داشتندمن جمله مادر،معلم،مديريت مدرسه،معاونت
آموزشي،مماونت پرورشي،مربي ورزش ومربي بهداشت توصيه شد به زينب توجه
بيشتري داشته واورا درفعاليت هاي مدرسه ازجمله مبصري،گروه
سرودونمايش،بهداشت ياروهمكاري در امورمنزل،شركت
14
دركارهاي گروهي....شركت دهند. موثرترين فرددرزندگي زينب واينكه بيشترين
تاثيررامي توانست در تعليم وتربيت اوداشته باشدمادرش بودلذاچندين جلسه
بامادرش صحبت نمودم وتاكيدكردم وقت بيشتري رادرمنزل به اواختصاص دهد وسعي
كنداورادركارهاي منزل ازجمله آشپزي،تميزكاري وهركاري كه خودش علاقه نشان
مي دهدشركت دهدودرانجام امورمنزل بااومشورت كند وارتباطش رابامعلم زينب
بيشتر نموده وزمينه رابراي ارتباط بيشتراوبادوستانش فراهم نمايد. باتوجه
به اينكه معلم زينب خودم بودم لذابه اودرحل مشكلش كمك نمودم
واورادركارهاي گروهي درگيرنمودم وبه اومسئوليت بيشتري دادم ونسبت به
ديگران به اومحبت بيشتري نمودم واورابه عنوان نماينده كلاس انتخاب كردم
وبه بچه هاتوصيه كردم كه بازينب
15
دوست شوندواورادر كارهاي كلاسي شركت دادم وازمديرومعلم پرورشي خواسته كه
اورادركارهاي مدرسه وكارهاي پرورشي ازجمله سرود،نمايش،خواندن مقاله شركت
دهندوبه معلم ورزش سپردم كه اورابه عنوان سرگروه ورزش انتخاب نمايدوبه
معلم بهداشت گفتم كه اورابه عنوان بهداشتياركلاس انتخاب نمايد.
اهم راهكارهاي ارائه شده به شرح زيرمي باشد
-دادن مسئوليت توسط معلم،مديرومعاونت پرورشي،مربي بهداشت،مربي ورزش
-دادن مسئوليت درخانه به اوتوسط مادرش وتوجه به او
-توجه به دانش آموزتوسط مدير،معلم،معاون آموزشي وهم كلاسي ها
16
-تشويق كردن درمناسبت هاي مختلف چه ازنظردرسي وچه ازنظر پرورشي،ورزشي، بهداشتي
-بردن اردووگردش علمي
-فراهم نمودن زمينه ارتباط مادرش بامعلم وكادردفتري مدرسه
گردآوري شواهد(2)
مشاهده:چندمدت بودكه رفتارزينب رازيرنظرداشتم زنگ انشاديگردفترش راتوي
صورتش نمي گيردوانشاراباصداي بلندمي خواندوبراي ارائه درس ورفتن پاي تخته
داوطلب مي شودودربحث هاشركت مي كنداواجتماعي ترشده است وديگرسرش پايين
ومنزوي نيست مي خنددوخوشحال است ودركارهاي گروهي شركت مي كند مسئوليت
پذيرترشده است
17
مصاحبه بامادرزينب(ارديبهشت93)
-وضعيت زينب درخانه چگونه است؟
من نمي دانم كه چگونه اززحمات شماتشكركنم.خيلي تغييركرده است وبامن
مشورذت مي كندرابطه اوباخواهروبرادرش بهترشده است وديگرگوشه
گيرنيست.درمسائل نظرمي دهد وبامن همكاري مي كندومن ازاوراضي هستم
وازكارهايي كه براي اومي كنيدتعريف مي كندمي گويدكه نماينده كلاس شده است
ودرگروه سرودمدرسه شركت داردوهمه معلمان به اومحبت مي كنند
مصاحبه بامعاونت آموزشي(ارديبهشت93)
باتشكراززحماتي كه براي بچه هامي كشيدبه نظرشماوضعيت زينب درحياط مدرسه
با بقيه بچه هاچه طوراست؟
18
وضعيت زينب نسبت به اويل سال بهترشده است ديگرآن حالت گوشه گيري كه داشت
نداردوزنگ تفريح مي بينم كه بابچه هابازي مي كندودوستان زيادي پيداكرده
است

نتيجه:
زينب دانش آموزكلاس پنجم دبستان عاطفه
درسال تحصيلي 92-93 تحصيل مي كند مشكل اوگوشه گيري وانزواطلبي بودكه با
تاكيد برروشهاي علمي ومشاوره بااهل فن،همكاري ومشاركت معلم ومادرش
وسايركاركنان مدرسه حل شد.
توجه كردن،داد مسئوليت ،محبت كردن،مشاركت دادن
19
درامورمنزل ومدرسه ازجمله اقداماتي بودكه به زينب كمك كردتادرشرايط عادي
مانندسايردانش آموزان به زندگي خودادامه دهدوبتواندخودرابازندگي موجودوفق
دهد.
1-اوراموردتوجه قراردهيم
2- رفتارمناسبش را موردتشويق قراردهيم
3-دركارها ي گروهي اوراشركت دهيم
4-اگرداوطلب كاري شد كاررابه اومحول كنيم
5- به اومسئوليت بدهيم
6-زمينه صحبت واظهارنظررابراي اوفراهم كنيم
7- به اوكمك كنيم تابتواند با خانواده وهمسالانش ارتباط برقراركند
20
8- صحبت با معاونین آموزشی و پرورشی:حمایتهای عاطفی در جهت تقویت اعتماد
به نفس دانش آموز، واگذاری مسولیت های مناسب با تو جه بر میزان توان جسمی
و روحی دانش آموز،تشویق و زمینه سازی حضور در فعالیت های جمعی و گروهی
مانند انتظامات ، مراسم صبحگاهی، گروه سرود و نمایش و شورای دانش آموزی
مباني نظري پژوهش
کودک کمرو هر چند که برای دیگران ناراحتی ورنجش ایجاد نمی کند لکن ممکن است
به علت رنج ناشی از احساس نا امنی وبی کفایتی در خود جزء ناشادترین کودکان
باشد. درنتیجه پیوسته بد نیای درون خویش پناه می برد. و اگر در مورد
رفتار غیر اجتماعی این قبیل کودکان و نوجوانان چاره
21
ای اندیشیده نشود احتمالا خطرناکترین و مساعد ترین وضع را برای ابتلاء به
اسکیزو فرنی (جنون خواهند داشت . هر چند که همه کودکان کمرو و منزوی به
بیماری روانی دچار
نمی شوند لکن تعدادی از آنان قربانی این بیماری خواهند بود.گوشه گیری، کم
رویی و انزوا طلبی عارضه ای است که باعث می شود کودک و نوجوان از برقرار
کردن ارتباط با افراد و محیط خارج دوری کنند. این کودکان و نوجوانان
نوعاً با تقلیل یافتن علایق ذهنی و عاطفی نسبت به اطرافیان خود از داشتن
دوستان نزدیک و صمیمی محروم اند. نوجوانی که کم رو و گوشه گیر است،
معمولاً از حضور در فعالیت های جمعی سرباز می زند و فقط با تک دوست خود
که نوعاً به او بسیار وابسته می شود اوقات خود را سپری می کند.

22
گوشه گیری
گوشه گیری از نظر لغوی به معنی تنها و مجرد و در خلوت نشستن و از
جمع کناره گرفتن است . گوشه کیر کسی است که از مردم دوری می کند و عزلت
می گزیند و بدان وسیله خود را با محیط اطراف سازگار می سازد؛ البته هر
نوع عزلت و در تنهایی ماندن ، گوشه گیری تلقی نمی شود . هر انسان گاهگاهی
دوست دارد تنها باشد تا به خود شناسی و حل مشکلات زندگی بپردازد. گوشه
گیری زمانی حالت بیماری پیدا می کند که فرد از آمیزش با جمع و همنوعان
بیزار و بیمناک باشد. در این مورد، اگر گوشه گیری بموقع درمان نشود به
پیدایش حالت روانی شدید و افسردگی منجر می شود (شفیع آبادی ، 1374، ص 94)
یک کودک ممکن است به دلایل مختلف نتواند با کودکان دیگر
23
ارتباط متقابل برقرار سازد. یکی از دلایل ممکن است به ترس از عکس العمل
هایی از قبیل مورد حمله واقع شدن ، نادیده گرفته شدن ، یا مورد تمسخر
قرار گرفتن مربوط باشد . مع هذا ، دلایل دیگر با ناتوانی کودک از فرا
گرفتن مهارتهای اجتماعی مورد نیاز برای برقرار کردن ارتباط متقابل موثر و
مفید با همسن و سالان ارتباط داشته باشد . برای مثال ، کودکی که نمی
داند چگونه با دیگران بازی کند به احتمال زیاد ارتباط با کودکان دیگر را
ناخوشایند و تشویش انگیز خواهد یافت. در این صورت، کناره گرفتن از گروه
بر اثرتقلیل اضطراب تقویت می شود .
نمونه ای از کودکانی که گوشه گیری اجتماعی آنان به کمبود مهارتهای
اجتماعی بر می گردد توسط بول، استوارد، هریس و بر ارائه شده است. این
مولفین درباره بچه ای کودکستانی که نمی دانست چگونه از وسایل زمین بازی
استفاده کند گزارش داده اند
24
. در نتیجه این کمبود ، کودک مزبور به ندرت با کودکان دیگر ارتباط
متقابل برقرار می کرد ولی پس از آنکه محققین مورد بحث طرز استفاده از
وسایل زمین بازی را به او یاد دادند تماسهای بدنی و کلامی کودک با کودکان
دیگر و نیز شرکت او در بازیهای مستلزم همکاری
با دیگران به سرعت افزایش پیدا کرد. متاسفانه گوشه گیری اجتماعی تنها از
طریق تقویت منفی ناشی از تقلیل اضطراب حفظ نمی شود بلکه تقویت مثبتی نیز
که غالبا به صورت توجه بیشتر افراد بزرگسال به کودک «خجالتی » بروز می
کند باعث نگهداری این حالت می گردد .
علایم و نشانه ها
گوشه گیری با یک سلسله علایم متعدد و به هم پیوسته همراه
25
است . گوشه گیر چون مشکلاتش را نمی تواند در عالم واقعیت حل کند ، به
تخیل فرو می رود و به خیالبافی می پردازد . او انسانی است بی هدف و نمی
داند چه باید بکند و برای آینده اش چه طرحی بریزد. از مردم گریزان است و
هر تمنا و خواهش را یک تحمیل تلقی می کند و در برابر آن بشدت مقاومت می
کند ؛ از این رو ، اطرافیان دچار تضاد و کشمش می شود. برای دفاع از حقش
اقدام نمی کند و کناره گیری را بر تلاش ترجیح می دهد .
محدود ساختن تمام جنبه ها و فعالیتهای زندگی ، خجالت و سکوت ، محرومیت ،
ناتوانی در برقراری رابطه با دوستان و معلمان ، فرار از فعالیتهای
اجتماعی و به تعویق انداختن انجام دادن کارها ،
بی حوصلگی و کسالت و احساس خستگی و نگرانی از آینده ، کمک نخواستن از
دیگران ، هنگام نیاز ، در انجام دادن کارها از
26
این شاخه به آن شاخه پریدن ، سازش با وضع موجود و اعتراض نکردن به آن ،
حتی در صورت احساس ناراحتی و نگرانی ، احساس پوچی و بی ارزشی ، ابراز
وجود نکردن، تسلیم شدن در برابر خواسته های دیگران ،تقصیر گناهان را به
گردن گرفتن ،ناتوانی در بروز احساس خصومت و پرخاشگري ، اجتناب از رقابت ،
درون گرايي و در خوى فرو رفتن، زود رنجي ، داشتن نگرش منفي و بدبينانه به
اطرافيان ، مطرح نكردن اشكالات درسي در كلاس و عقب ماندگي درسي در بين
دانش آموزان گوشه گير بسيار مشاهده مي شود .
علائم گوشه گیری را بطور خلاصه به شرح ذیل می توان بر شمرد:
1-به تخیل فرو می رودوبه خیالبافی می پردازد 2- ازمردم گریزان است وهر
تمنا وخواهش را یک تحمیل تلقی می کند ودر
27
برابرآن مقاومت می کند 3- برای دفاع ازحقوقش اقدام نمی کند وکنار ه گیری
را برتلاش ترجیح می دهد 4- محدود ساختن تمام جنبه هاوفعالیت های زندگی
5-خجالت و سکوت 6- ناتوانی در برقراری روابط با دوستان ومعلمان 7- فرار
از فعالیتهای اجتماعی وبه تعویق انداختن انجام دادن کارها 8- بی حوصلگی
وکسا لت واحساس خستگی ونگرانی از آینده 9- کمک نخواستن از دیگران هنگام
نیاز10- درانجام دادن کارها از این شاخه به آن شاخه پریدن 11- ساز ش با
وضع موجود واعتراض نکردن به آن حتی در صورت احساس ناراحتی12- احساس پوچی
وبی ارزشی 13- ابراز وجود نکردن 14- تسلیم شدن دربرابر خواسته های دیگران
15- تقصیر گناهان را به گردن دیگران انداختن 16- ناتوانی دربروز احساس
خصومت وپرخاشگری 17-اجتناب از رقابت 18- درون گرایی و در خود
28
فرو رفتن 19- زود رنجی وزود گریستن 20- پریشانی وبی قراری 21- غیبت از
مدرسه 22- بی علاقگی به کلاس 23- عدم تمرکز حواس 24- اختلال در خوراک
وحواس 25- بی اعتنای به وقایع اطراف 26- بی اعتمادی نسبت به توانایی های
خود 27- داشتن نگرش منفی و بد بینانه به دیگران 28- مطرح نکردن مشکلات
درسی درکلاس وعقب ماندگی درسی
علل
عوامل متعددی موجب گوشه گیری می شود. غم و اندوه شدید و مداوم ، فقر و
تنگدستی ، احساس گناه ، ضعف و نقص جسمانی ، تکبر و غرور، احساس حقارت
شدید، عقب ماندگی درسی ، پذیرفته نشدن در خانه و مدرسه ، حسادت و انتقام
جویی ، احساس ترس و نا امنی ، نابسامانی های خانوادگی ، طلاق ، بی پاسخ
گذاشتن پرسشهای کنجکاوانه کودکان ، بی
29
حوصلگی در برقراری ارتباط سالم با کودکان ، نبودن الگوی اجتماعی مطلوب در
خانه، محرومیت از محبت مادر، عدم حضور پدر ، اعتیاد والدین ، شکستها و
ناکامیهای پی در پی ، اختلال در عملکرد غدد فوق کلیوی ، حمایت افراطی
کودک همراه با چشم پوشی شدید ، بیماریهای طولانی کودک ، انتقال کودک به
مدرسه و مکان جدید، تبعیض و انتقادها و بهانه گیریهای مستمر و بی مورد
والدین و معلمان در بروز گوشه گیری نقش بسزایی دارد . در مواقعی گوشه
گیری و فرار از موقعیت مخاطره انگیز ، معقول ترین شیوه برای مقابله با
ناکامی به شمار می رود . در این زمینه ، مشخص شده است که علت اصلی گوشه
گیری برخی زندانیان در زمان جنگ اول در بازداشتگاههای آلمان ، غلبه بر
وحشت و فشار وارد شده، بوده است . در این حالت ، عواملی نظیر شدت فشار و
ترس ، غیر ممکن بودن فرار و بیماری های جسمی در
30
تشدید گوشه گیری زندانیان موثر بوده است. در خود فرو رفتن نوجوان در
دوره بلوغ نیز ممکن است به گوشه گیری بینجامد؛ به عبارت دیگر زمانی ،
گوشه گیری نوجوان با تفکر درباره طبیعت و خویشتن و مشاهده و تجزیه و
تحلیل امور پیرامون همراه است که از کنجکاوی او نشات می گیرد و بدان
وسیله نوجوان می خواهد به چراهای درونی خود پاسخ دهد. همچنین هرگاه
نوجوان در سازگاری با محیط اجتماعی شکست بخورد، احتمال می رود گوشه گیر
شود (شفیع آبادی،1374،ص)
معالجه گوشه گیری
از آنجا که گوشه گیری کودکان معمولا نه به صورت اجتناب از افراد بزرگسال
بلکه به صورت کناره گیری از کودکان جلوه می کند، هدف درمان باید افزایش
ارتباط متقابل با همسن و سالان کودک باشد . قسمت عمده کارهایی که درباره
کودکان گوشه گیر
31
انجام گرفته با استفاده از کودکان بالنسبه عادی کودکستان بوده است ، ولی
آموزش مهارتهای اجتماعی را می توان در مورد کودکان شدیدا ناراحت نیز
انجام داد . بدیهی است با کودکانی که آشفته و مختل هستند به بیش از ده
جلسه آموزش نیاز است تا بتوان از ثبات و دوام نتایج درمانی اطمینان حاصل
نمود (مهریار، 1370، ص 292) .
معلمان و والدین در رفع مشکلات کودکان گوشه گیر نقش بسزایی دارند و با
صمیمیت و محبت باید به تمام تغییرات رفتاری مناسب و موفقیت آمیز آنان
توجه کرده ، آنان را تشویق کنند و بدین وسیله کودکان را به سوی فعالیت
های اجتماعی سازنده در مدرسه و خانه راغب سازند .
بردن به گردشهای علمی ، تشویق به سخن گفتن در حضور والدین و دوستان و
بستگان و جرات دادن به او بدین معنی که
32
می تواند در برابر جمع سخن بگوید و شرکت دادن در فعالیتهای هنری و ایفای
نقش در نمایشنامه ها از جمله اعمالی است که مهارتهای اجتماعی دانش آموزان
و کودکان را افزایش می بخشد و آنان را در مبارزه با گوشه گیری یاری می
دهد ( شفیع آبادی ،1374، ص 97).
خلاصه
- گوشه گیری ( تعریف لغوی ) :به معنی تنهایی و در خلوت نشستن و از جمع
کنار ه گرفتن است .کودک یا نوجوان گوشه گیر از برخورد با دیگران دوری می
کند و به صورت افراطی سعی در جدا شدن از آنها دارد . در فعالیتهای گروهی
همکاری و مشارکت لازم را ندارد و نیز از شرکت در بازی های دسته جمعی
خوداری می کند و از جهت کلامی در عین حال که قادربه تکلم
33
وهم صحبتی است ، کمتر رابطه بر قرار می کند از بیان خواسته ها و نظرات
خود در بین دیگران خوداری می کند .
-گوشه گیری ( کمروی -انزواطلبی ) عارضه ای است که باعث می شود کودک و نو
جوان از بر قرار کردن ارتباط با محیط خارج دوری کنند . این کودکان و نو
جوانان نوعا با تقلیل یافتن علایق ذهنی و عاطفی نسبت به اطرافیان خود از
داشتن دوستان نزدیک و صمیمی محرومند .و جوانی که کمرو و گوشه گیر است
معمولا ازحضور درفعالیت ها ی جمعی سر باز می زند و فقط با تک دوست خود که
نوعا بسیار به او وابسته می شود اوقات خود را سپری می کند.
زينب دانش آموز کلاس پنجم در دبستان عاطفه از مدارس شمال شهربيرجند
استان جنوبي مجتمع آموزشی و پرورشی ياس نبي در سال تحصیلی92-93 تحصیل می
کرد. مشکل او گوشه گیری و انزواطلبی بود که با تاکید بر
34
روشهای علمی و مشاوره با افراد اهل فن و متخصص تعلیم وتربیت ، همکاری و
مشارکت معلم و مادرش به حول قوه الهی حل شد .
توجه کردن ، دادن مسئولیت ، محبت کردن ، مشارکت دادن در امور منزل و
مدرسه از جمله اقدامات موثری بود که به زينب کمک کرد تا در شرایط عادی
مانند سایر دانش آموزان به زندگی خود ادامه دهد. و بتواند با مشکل گوشه
گيري کنار بیاید و خود را با زندگی موجود وفق دهد.
پيشنهادات
در پايان چند توصيه به آموزگاران محترم دارم:
-دادن مسئولیت بهترین گزینه برای حل مشکل دانش آموزان گوشه گیر می باشد
-تشویق کردن می تواند اعتماد بنفس آنها را افزایش دهد.
-برگزاری گردش های علمی و اردو ها به منظور تعامل با سایر دانش آموزان
بسیار مفید است.
- فراهم کردن زمینه برای ارائه گزارش و سخنرانی پیرامون مسائل درسی و
35
کار گاهی توسط این چنین دانش آموزان برای بر طرف کردن مشکل گوشه گیری
انان مفید است.
-در س هنر فرصت خوبی است تا در پایان فعالیت هنری به نقد هنری و خود
ارزیابی پرداخته شود و مجال نقد و ارزیابی به انها داده شود .
-شناخت، پیش مقدمه انجام هر اقدامی می باشد. لذا توصیه می گردد که معلمان
عزیز از همان روز های اول سال تحصیلی با کمک مسئولین مدرسه ، اولیا نسبت
به شناخت کامل دانش آموزان اقدام کنند.
- دانش و آگاهی نسبت به مسائل تربیتی و آموزشی ابزار موفقیت معلم می
باشد.مطالعه کتب روانشناسی تربیتی و روشهای تدریس باید به یک عادت برای
معلمین تبدیل شود.
-از شتابزدگی و هر گونه اقدامی قبل از آگاهی خودداری گردد.برخورد نامناسب
مانند تجویز داروی نامناسب می باشد که گاهی اوقات خسرات جبران ناپذیری به
بار می آورد و برای برگشت به نقطه اول هیچ راهی وجود ندارد.

36






منابع وماخذ:


1-سيف الهي،وجي الله، راهنماي اقدام پژوهي،انتشارات گيلان،1387
2- اکبری ، ابوالقاسم ، مشکلات نوجوانان و جوانان ، چاپ دوم نشر ساوالان
، تهران ، سال ۱۳۸۱
3-نوابی نژاد ، شکوه: رفتارهای بهنجار و نابهنجار کودکان و راههای
پیشگیری و درمان ، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان ۱۳۷۲
۱- اصغری پور ، حمید – اصغری پور ، نگار و فضلی خوانی ، منوچهر،1383 ،
مشاوره با دانش آموزان در مدارس ، مشهد: انتشارات ضریح آفتاب .
37
۲-حسینی بیرجندی، سید مهدی،384 ، اصول و روشهای راهنمایی و مشاوره ،
تهران: انتشارات رشد
۳- عزت پور ، نازی ، گوشه گیری و درمان آن ( بر خط )
-4www.aftabir.com
www.haderbad.blogfa.com-5
http://fa.wikipedia.org -6
7-WWW.Koncur.Parsiblog.com

بیش فعالی، علل، علائم، درمان

بیش‌فعالی و نقص تمرکز، اختلال در سیستم‌های تنظیمی، شناختی، هیجانی و کنترلی است به این معنی که فرد مبتلا نمی‌تواند هیجان‌ها، تکانش‌ها، افکار و عوامل شناختی به ویژه تمرکز و توجه خود را تنظیم کند و در معرض حواس‌پرتی، فراموشی و کنترل هیجانات است.

بیش فعالی، علل، علائم، درمان

جواد علاقبند راد در گفت‌وگو با خبرنگار فارس، با اشاره به اختلال بیش‌فعالی و نقص تمرکز، اظهار داشت: بیش‌فعالی و نقص تمرکز، اختلال در سیستم‌های تنظیمی، شناختی، هیجانی و کنترلی است به این معنی که فرد مبتلا نمی‌تواند هیجان‌ها، تکانش‌ها، افکار و عوامل شناختی به ویژه تمرکز و توجه خود را تنظیم کند و در معرض حواس‌پرتی، فراموشی و کنترل هیجانات است.

وی افزود: ممکن است رفتارهای فرد مبتلا متعادل نباشد، زیرا زود جوش می‌آورد و نمی‌تواند هیجانات خود را کنترل کند.

* فرد مبتلا در حال دویدن نیست اما نمی‌تواند به مدت کافی یک جا باشد

این متخصص حوزه بهداشت روان، گفت: بیش فعالی و نقص تمرکز در دوران کودکی با بیقراری، پرتحرکی شدید، گوش ندادن به حرف اطرافیان مخصوصاً معلمان، درجاتی از مقابله جویی و ضعف تحصیلی مشخص می‌شود.

وی ادامه داد: اختلال در نوجوانی با تمایل به ریسک‌طلبی، تنوع‌طلبی، توجه به کارهای متفاوتی که فرد مبتلا هیچ‌کدام از آنها را به طور کامل انجام نمی‌دهد، خود را بروز می‌دهد؛ همچنین پر تحرکی و بیش فعالی به بیقراری تبدیل می‌شود،‌ فرد مبتلا در حال دویدن نیست اما نمی‌تواند به مدت کافی یک جا باشد.

علاقبند راد گفت: به تدریج که فرد مبتلا بزرگ می‌شود، اختلال بیش‌فعالی و نقص تمرکز خود را به صورت عدم موفقیت‌های مختلف در جنبه‌هایی از زندگی مانند شغلی، خانوادگی و رفتار بین فردی که موفقیت در آنها لازم است، نشان می‌دهد.

وی افزود: در دوران بزرگسالی، بیش‌فعالی مساوی با ناموفقیت است، اگر دیگران یا فرد مبتلا مروری به گذشته داشته باشد، چنین استنباط می‌کند که باید موفق‌تر از آنچه که امروز است، باشد.

* اهمیت درمان دارویی در سنین پایین زیاد است

این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان اظهار داشت: درمان مبتلایان دارویی و غیردارویی است و اهمیت درمان دارویی در سنین پایین زیاد است، زیرا کنترل حرکات اضافه و تمرکز برای ارتباطات اولیه و درس خواندن حیاتی است بعد از آن به تدریج درمان‌های غیر دارویی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

وی افزود: در دوران کودکی والدین باید در درمان همراهی داشته باشند و توسط پزشک متخصص تحت آموزش قرار گیرند.

این متخصص حوزه بهداشت و روان تصریح کرد: برخی درمان‌های جدید که برای تقویت قوای شناختی به خصوص حافظه و جنبه‌‌های مختلف تمرکز هستند، مورد بحث بوده و هنوز به طور کامل بررسی نشده‌اند.

* شکلات به بهتر شدن اشتها کمک می‌کند

علاقبند راد با اشاره به جنبه ژنتیکی قوی که اختلال بیش‌فعالی و نقص تمرکز دارد، اظهار داشت: والدین این کودکان درجاتی از اختلال را نشان می‌دهند، حدود 40 تا 60 درصد والدین مبتلایان به بیش فعالی به این اختلال مبتلا هستند.

وی ادامه داد: به جز ژنتیک عوامل دیگری مانند استرس‌های دوران بارداری، بارداری دشوار، زایمان طولانی، عفونت‌های حاملگی و اتفاقاتی که از نظر جسمانی، موقع تولد برای جنین رخ می‌دهد، در ابتلا به اختلال بیش‌فعالی و نقص تمرکز مؤثر است.

وی خاطرنشان کرد: یکی از نگرانی‌های والدین مبتلایان به این اختلال بی‌اشتهایی کودکانی است که دارو مصرف می‌کنند، بر این اساس استفاده از داروهای ترکیبی، همراه کردن دارو با غذا و کم کردن غذاهایی که کالری بالایی داشته و حجم کمتری دارند، مانند شکلات به بهتر شدن اشتها کمک می‌کند؛ همچنین بهترین زمان برای مصرف ریتالین که داروی اصلی اختلال بیش فعالی و نقص تمرکز است، همراه با غذا یعنی حین خوردن غذاست.

نویسنده/گان:
سال عرضه:
1393
محل چاپ:
خبرگزاری فارس

آموزش الفبای فارسی باشعرهای کودکانه

تقدیر از دانش آموز پروین اعتصامی در کلاس نانو توسط مدیر آموزش و پرورش

در مورخ۲/۱۱/۹۳معاون مدیر کل ومدیر آموزش وپرورش بروجرد مهندس ابوالفتحی از پژوهشسرای جابربن حیان بازدید کردند ، ایشان از کلاس نانو این مرکز دیدار واز دانش آموزان این کلاس سئوالاتی پرسیدند وبه یکی از دانش آموزان دبستان پروین اعتصامی هدیه ای دادند، لازم به ذکر است که کلاس نانو بصورت رایگان وبرای آماده سازی دانش آموزان برای المپیاد کشوری نانو برگزار شده است.


z7m_gpic196_1.jpg

تأثير مصرف شير بر دانش آموزان مقطع ابتدايي

پيشگفتار
با استعانت از خداوند متعال فرصتي دست داد تا در مورد شير مدارس كه چند سالي در مدارس ايران رواج پيدا كرده است بحث و گفتگو وتحقيقي ارائه شود براي اين منظور اين حقير مجموعه اي را كه تقديم مي كنم حاصل كمك هاي دوستان و اساتيد دانشگاه و به منظور ارائه يك كار تحقيقي در جهت آموزش هرچه بهتر درس روش تحقيق استاد ارجمند جناب آقاي احمدي مي باشد كه در طي گردآوري آن از ايشان راهنمايي گرفته شده است.

تأثير مصرف شير بر دانش آموزان مقطع ابتدايي





پيشگفتار
با استعانت از خداوند متعال فرصتي دست داد تا در مورد شير مدارس كه چند سالي در مدارس ايران رواج پيدا كرده است بحث و گفتگو وتحقيقي ارائه شود براي اين منظور اين حقير مجموعه اي را كه تقديم مي كنم حاصل كمك هاي دوستان و اساتيد دانشگاه و به منظور ارائه يك كار تحقيقي در جهت آموزش هرچه بهتر درس روش تحقيق استاد ارجمند جناب آقاي احمدي مي باشد كه در طي گردآوري آن از ايشان راهنمايي گرفته شده است.
براي شروع كار ابتدا بايد موضوع تحقيق را مشخص مي كردم و محدودي آن را نيز از نظر وسعت كار تعيين مي شد و پس از انتخاب موضوع كه بررسي تاثير شير بر دانش آموزان ابتدايي بودبا مراجعه به مركز آموزش و پرورش ( بهمراه معرفي نامه معتبر از سوي دانشگاه) با مسئول رفاهي (خدمات )اين اداره جناب آقاي تقوی در خصوص طرح تحقيق بصورت شفاهي مشورت نمودم و ايشان با استناد به مدارك موجود تعداد مدارس تحت پوشش شير مدارس و تعيين دانش آموزان ذينفع راهنمايي هاي جامعي در اين مورد ارائه نمودند پس از تعيين جامعه آماري براي مشخص كردن حجم نمونه ارزش نمونه تصادفي استفاده نموده ام و در اين ميان از كل 113 مدرسه ابتدايي تعداد 17 مدرسه را نشانه گذاري نموده ام كه با استفاده از روش مصاحبه و مستقيم و مشخص كردند سئوالات خاص از مديران اين مدارس در ساعات مشخص مصاحبه به عمل آمد كه نتايج و شرح عمليات در فصول تحقيق موجود به تفصيل آمده است اميد است تا گامي در جهت بهبود و گسترش فرهنگ توزيع و رواج مصرف شير براي همه هموطنان عزيز برداشته داشته شده باشد.

فصل اول
تأثير مصرف شير در مدارس ابتدائي بروجرد


مقدمه
شير:
مايع اي سفيد رنگ و محلولي مقوي كه بدليل اهميت مصرف و نقش آن در سلامت جامعه، امروزه مصرف سرانه شير (مقدار شيري كه هر نفر در يك سال مي نوشد) را در كشورهاي مختلف جهان به عنوان شاخص توسعه در نظر مي گيرند.
" تركيبات شير"
تركيبات عمده شير را آب، چربي، پروتئين، لاكتوز(قند شير)، ويتامين ها و مواد معدني تشكيل مي دهند. شير يك تركيب مغذي و كامل مي باشد. شير به عنوان دارو در اغلب نوشته هاي باستاني و در طب قديم از شير به عنوان دارو در درمان بعضي بيماريها ياد شده است. امروزه نيز اين عقيده وجود دارد كه شير بهترين غذا براي بيماران مي باشد. به علت سهل الهضم بودن اين ماده آن را همواره در رژيم تغذيه اي بيماران قرار داده و مصرف شير در برنامه غذايي روزانه اكثر افراد جامعه توصيه مي شود.
كلسيم يكي از مهمترين تركيبات معدني مغذي مي باشد و بايد از طريق غذا وارد بدن انسان شود. كلسيم نقش اساسي در استحكام استخوان ها و سلامت دندانها دارد. از ديگر فوايد كلسيم مي توان به نقش آن در انقباض ماهيچه ها، لخته شدن خون، انتقال پيامهاي عصبي نام برد. هر ليوان شير (250 ميلي ليتر) حدود 315 ميلي گرم كلسيم دارد كه 30 درصد كلسيم روزانه مورد نياز بدن انسان را تأمين مي كند.
بنابراين مصرف روزانه سه ليوان شير مي تواند نياز بدن به كلسيم را كاملاً مرتفع سازد. جذب كلسيم در بدن به عوامل خاص بستگي دارد. براي مثال تعادل كلسيم با فسفر اهميت زيادي در جذب كلسيم دارد به اين دليل مصرف قرص هاي كلسيم بدليل داشتن كلسيم غيربيولوژيك از جذب مناسبي برخوردار نمي باشند.

اهداف تحقيق :
1- تأثير مصرف شير در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان
2- تأمين مقداري از مواد مورد نياز بدن مانند كلسيم و فسفر
3- بوجود آوردن فرهنگ مصرف شير در خانواده هاي ايران

سؤال ها :
1- آيا مصرف شير در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان تأثير دارد؟
2- آيا مي توان با مصرف يك ليوان شير به دانش آموزان مقداري از نياز بدن آنها را تأمين كرد؟
3- آيا مي توان از مصرف شير در مدارس فرهنگ مصرف شير را در بين خانواده ها رواج داد؟

فرضيه ها :
1- مصرف شير مي تواند در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مؤثر باشد.
2- مي توان با مصرف حداقل يك ليوان شير مقداري از نياز بدن دانش آموزان را تأمين كرد.
3- مصرف شير در مدارس مي تواند فرهنگ مصرف شير را در بين خانواده هاي ايراني رواج دهد.

روش تحقيق :
به لحاظ بدست آوردن اطلاعات بصورت كمي از مدارس و بدست آوردن علتها و معلولهاي متأثر بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان و كسب اطلاع از اين موضوع كه آيا مصرف شير مي تواند فرهنگ سازي شود يا خير و يا مقداري از مواد مورد نياز بدن كه در شير وجود دارد مي تواند با مصرف يك ليوان شير در روز تأمين گردد يا نه از روش تحقيق تجربي (آزمايشي) استفاده گرديده است.

موانع و محدوديت هاي تحقيق :
از آنجايي كه اين طرح تحقيقاتي بايد در سطح مدارس اجرا مي گرديد و با مراجعه به اداره رفاهي (خدمات) آموزش و پرورش بايد هماهنگ مي گرديد با مراجعه به اين اداره و صحبت با مسئول و مدير اداره رفاهي آموزش متوجه اين موضوع شدم كه اين اداره به جهت هماهنگ كردن سفرهاي تفريحي مديران و ساير فرهنگيان محترم در تيرماه 88 روبرو شدم و به راحتي نمي شد از آنها اطلاعات گرفت؛ و از طرف ديگر چون تحقيق ميداني اين پروژه در تيرماه قرار گرفته بود و با سال تحصيلي پايان يافته بود به زحمت مي شد مديران مدارس انتخاب شده بعنوان نمونه آماري را پيدا نمود و از آنها اطلاعات گرفت. از طرف ديگر آمار شير مدارس در طي سال تحصيلي بدليل ثابت نبودن دانش آموزان در مهرماه و آبانماه بخاطر جابه جايي دانش آموزان متغير مي باشد و بصورت متوسط مي توان گفت كه آمار ماههاي دي و بهمن ماه سال تحصيلي دقيق تر است. لذا آمار بررسي شده در اين تحقيق ميانگين آمار دانش آموزان در سال تحصيلي 87 مي باشد كه از آموزش و پرورش اتخاذ گرديده است.

فصل دوم:
مروري بر ادبيات موضوع و پيشينه تحقيق:

بر اساس آمار موجود در خوشبينانه ترين حالت سرانه مصرف شير در كشور ما حداكثر به 80 كيلوگرم مي رسد و اين در حاليست كه ميانگين سرانه مصرف جهاني شير بسيار بيشتر از اين مقدار است. حتي اين رقم دركشورهاي اروپايي به 300 تا 400 كيلوگرم در سال مي رسد. مصرف سرانه پائين شير در ايران مي تواند در تمام شئون زندگي مردم كشور تأثيرگذار باشد. به عبارت ديگر مردم ايران به لحاظ برخورداري از سلامتي، رفتار تغذيه اي مناسب، ميزان بهره وري در كار و ... به همين نسبت از متوسط جهاني عقب هستند و به همين نسبت هم به سوء تغذيه و بيماريهايي نظير پوكي استخوان، بيماريهاي قلبي، عروقي، بيماريهاي گوارشي، فشار خون و البته كوتاهي قد مبتلا هستند. با توجه به سرعتي كه جامعه جهاني در مسير توسعه يافتگي در پيش گرفته به نظر مي رسد اگر براي رفع اين كمبود چاره اي انديشيده نشود، در آينده نه چندان دور، مشكلات زيادي دامنگير كشورمان شود.
توزيع شير يارانه اي يكي از راهكارهايي است كه از سوي برخي كارشناسان به عنوان ابزاري براي افزايش مصرف شير پيشنهاد مي شود. در سال 87 در مجموع 480 ميليارد تومان يارانه براي شير خانوار و مدارس اختصاص داده شده بود. در حال حاضر توزيع شير يارانه اي تنها در مدارس ابتدايي و راهنمايي دخترانه و پسرانه بصورت يك روز در ميان صورت مي گيرد. بنا به گفته مدير عامل صنايع شير در مورد وضعيت شير مدارس در ايران سهم شير مدارس از مصرف ملي حدود 7/2 درصد است؛ اين در حالي است كه اين رقم در تايلند 25 درصد مصرف ملي، ژاپن 9 درصد، آمريكا 7 درصد و فنلاند 5 درصد است.
شير مدارس در ايران طبق بخشنامه ها و دستورالعملهاي اداري از سال 83 و در مهرماه آن سال در مدارس توزيع گرديد و تاكنون ادامه دارد و اميد است با اجراي اين طرح در مدارس بتوانيم سطح مصرف شير را در سرانه شير ايران افزايش يابد.

فصل سوم
چگونگي انتخاب حجم نمونه از جامعه آماري و روشهاي جمع آوري اطلاعات

از آنجايي كه جامعه آماري مورد مطالعه مدارس ابتدايي مي باشد، كليه مدارس اين ناحيه از حيث اين موضوع كه هر مدرسه ابتدايي اهم از دخترانه يا پسرانه كه شير مدارس استفاده مي كردند چند مدرسه مي باشد، ليست گرفته شد و تعداد دانش آموزان هر مدرسه تعيين گرديد و از طريق روش نمونه گيري تصادفي تعداد حجم نمونه دانش آموزان از كل جامعه آماري محاسبه شد و سپس براي رسيدن به حجم نمونه بايد بطور تصادفي چند مدرسه تعيين مي شد كه جمعيت دانش آموزان آن تكميل كنند اين حجم بودند لذا محاسبه بشرح ذيل مي باشد.
1- تعداد مدارس ابتدايي دخترانه ناحيه 5 كه از شير مدارس استفاده مي كردند، 59 مدرسه شامل 15537 نفر
2- تعداد مدارس ابتدايي پسرانه ناحيه 5 كه از شير مدارس استفاده مي كردند، 54 مدرسه شامل 15817 نفر
3- كل دانش آموزاني كه در ناحيه 5 مشهد از شير مدارس استفاده مي كردند 31354 نفر در 113 مدرسه
4- متوسط تعداد دانش آموزان هر مدرسه بطور ميانگين به نفر 277 ? 113 ÷ 31354
حجم نمونه دانش آموزان بر اساس كل جامعه آماري 31354 نفر از اين قرار است:
21354 = 10000 – 31354 نفر 500 = × نفر 10000 هر
براي تعيين مابقي حجم نمونه به ازاء هر 100 نفر 20 نفر تعيين شده است پس:
4280 = 20 × 214 214 = 100 ÷ 21354
نفر 4780 = 500 + 4280 پس كل حجم نمونه
از آنجايي كه ميانگين هر مدرسه 276 نفر مي باشد.
تعداد مدارس حجم نمونه 17 ? 276 ÷ 4780 پس
نهايتاً نتيجه اين مي شود كه براي كل جامعه آماري 31354 نفر تعداد 4780 نفر حجم نمونه تعيين شده مي باشد كه بايد در سطح 17 مدرسه اين ناحيه مورد بررسي قرار بگيرد كه بطور تصادفي اين مدارس تعيين شد و با مراجعه به اين 17 مدرسه و با استفاده از روش مصاحبه و جواب گرفتن سؤالات منظم نقطه نظرات مديران اين مدارس يادداشت شد و در خصوص سؤالات تهيه شده جوابها ثبت گرديد.


فصل چهارم
تجزيه و تحليل اطلاعات

همانطور كه ذكر شد از روش مصاحبه براي جمع آوري اطلاعات استفاده شده است كه از 17 مدرسه ابتدايي تنظيم شده بود و نتايج زير بدست آمده است:
در مورد سؤال اول مصاحبه (بنظر شما استفاده از شير مدرسه مي تواند در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مؤثر باشد؟) از كل تعداد 17 نفر 11 نفر جواب مثبت و 6 نفر جواب منفي داده اند.
در مورد سؤال دوم مصاحبه (بنظر شما شير بعنوان يك ماده غذايي كامل و مصرف آن در مدارس مي تواند مقداري از نياز بدن دانش آموزان را تأمين كند؟) از كل تعداد 17 نفر 13 نفر نظر مثبت و 6 نفر نظر منفي داشته اند.
در مورد سؤال سوم مصاحبه (بنظر شما با مصرف شير در مدارس مي توان فرهنگ مصرف شير را بعنوان يك ماده ضروري و لازم در سبد غذايي ايرانيان رواج داد؟) از كل تعداد 17 نفر 7 نفر نظر مثبت و 10 نفر نظر منفي داشته اند.
در مورد سؤال چهارم مصاحبه (آيا از نحوه ي توزيع شير در مدارس رضايت داريد؟) از كل تعداد 17 نفر 9 نفر نظر مثبت و 8 نفر نظر منفي داشته اند.
با توجه به نقطه نظرات مصاحبه شوندگان در مورد سؤال اول مي توان گفت كه 7/64 % موافق و 3/35 % مخالف اين پيشنهاد مي باشند و در نتيجه مي توان گفت فرضيه اول مطرح كه شير در پيشرفت دانش آموزان مؤثر است اثبات مي گردد و در مورد سؤال دوم كه 4/67 % افراد موافق و 6/32 % مخالف مي باشند فرضيه دوم پژوهش را شامل اين موضوع بود كه با مصرف شير مي توان تا حدودي نياز بدني جسمي دانش آموزان را تأمين كرد به اثبات مي رسد و در مورد سؤال سوم كه 1/41 % موافق و 9/58 % مخالف هستند فرضيه سوم طرح را به اين موضوع اشاره داشت كه مصرف شير در مدارس مي تواند فرهنگ مصرف شير را در خانواده هاي ايراني رواج دهد مردود مي باشد. سؤال چهارم مصاحبه كه سؤالي آزاد مي باشد اين را به اثبات مي رساند كه 9/52 % موافق و 1/48 % مخالف با نحوه توزيع شير مي باشند. پس نتيجه آن مي شود كه توزيع شير در مدارس تقريباً يك روال حدوداً رضايت بخش داشته است.

سؤالهاي موافق مخالف موافق مخالف نتيجه فرضيه مربوط به سؤال
1 11 نفر 6 نفر % 64/7 % 35/3 قبول شده
2 13 نفر 4 نفر % 67/4 % 32/6 قبول شده
3 7 نفر 10 نفر % 41/1 % 58/9 مردود است
4 9 نفر 8 نفر % 52/9 % 48/1 آزاد

فصل پنجم
خلاصه و نتيجه گيري

براساس تحقيق به عمل آمده مشخص گرديد كه مصرف شير در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مؤثر مي باشد و مي توان با مصرف حداقل يك ليوان شير مقداري از نياز جسمي دانش آموزان را تأمين كرد. و با مصرف شير در مدارس به طور قطع نمي تواند فرهنگ مصرف شير را در خانواده هاي ايراني رواج داد.
لذا پيشنهاد مي شود اين روش توزيع شير در مدارس حفظ شود و در حل مشكلات موجود بر سر راه توزيع شير به نحو صحيح مقتضي كوشيد و با فرهنگ سازي مناسب از طريق رسانه ها و وسايل ارتباط جمعي ديگر فوايد مصرف شير را به تمام اقشار جامعه منعكس كرد تا انشاءالله به جايي برسيم كه جزء اولين كشوري باشيم كه از نظر مصرف سرانه شير مقام اول را در بين ساير كشورهاي جهان كسب نماييم.


منابع و مأخذ:
1- پيشگفتار: اينترنت
2- مجله سلامت

روشهاي صحيح مطالعه

نكاتي چند درمورد روشهاي صحيح مطالعه

بارها شنيده ايم كه دانش آموز يا دانشجويي مي گويد :

(( ديگرحال و حوصله خواندن اين كتاب را ندارم ))يا ((آنقدرازاين كتاب خسته شده ام كه قابل گفتن نيست))ويا ((هرچقدرميخوانم مثل اينكه كمتر ياد مي گيريم))ويا ((ده بار خواندم و تكرار كردم ولي بازهم ياد نگرفتم))به راستي مشكل چيست ؟ آيا براي يادگيري درس واقعا" بايد 10 بار كتاب را خواند ؟

نكاتي چند درمورد روشهاي صحيح مطالعه

بارها شنيده ايم كه دانش آموز يا دانشجويي مي گويد :

(( ديگرحال و حوصله خواندن اين كتاب را ندارم ))يا ((آنقدرازاين كتاب خسته شده ام كه قابل گفتن نيست))ويا ((هرچقدرميخوانم مثل اينكه كمتر ياد مي گيريم))ويا ((ده بار خواندم و تكرار كردم ولي بازهم ياد نگرفتم))به راستي مشكل چيست ؟ آيا براي يادگيري درس واقعا" بايد 10 بار كتاب را خواند ؟ آيا بايد دروس خود را پشت سرهم مروركرد؟وآيا بايددهها بار درس راتكراركردتا يادگرفت ؟ مطمئنا" اگر چنين باشد ، مطالعه كاري سخت و طاقت فرسا است . اما واقعيت چيزي ديگر است . واقعيت آن است كه اين گروه از فراگيران ، روش صحيح مطالعه را نمي دانند و متاسفانه در مدرسه و دانشگاه هم چيزي راجع به چگونه درس خواندن نمي آموزند . يادگيري و مطالعه ، رابطه اي تنگاتنگ و مستقيم با يكديگر دارند، تا جايي كه مي توان اين دو را لازم و ملزوم يكديگر دانست. براي اينكه ميزان يادگيري افزايش يابد بايد قبل از هرچيز مطالعه اي فعال و پويا داشت .

شيوه صحيح مطالعه ،چهار مزيت عمده زير را به دنبال دارد:

1- زمان مطالعه را كاهش ميدهد.

2- ميزان يادگيري را افزايش ميدهد .

3-مدت نگهداري مطالب در حافظه را طولاني تر مي كند.

4- بخاطر سپاري اطلاعات را آسانتر مي سازد.

براي داشتن مطالعه اي فعال وپويانوشتن نكات مهم درحين خواندن ضروري است تابراي مرورمطالب،دوباره كتاب رانخوانده ودر زماني كوتاه ازروي يادداشتهاي خودمطالب رامرور كرد .

يادداشت برداري ، بخشي مهم و حساس از مطالعه است كه بايد به آن توجهي خاص داشت . چون موفقيت شما را تا حدودي زياد تضمين خواهد كرد و مدت زمان لازم براي يادگيري را كاهش خواهد داد. خواندن بدون يادداشت برداري يك علت مهم فراموشي است.

شش روش مطالعه :

خواندن بدون نوشتن ،خط كشيدن زيرنكات مهم، حاشيه نويسي وخلاصه نويسي، كليد برداري خلاقيت و طرح شبكه اي مغز

1-خواندن بدون نوشتن: روش نادرست مطالعه است . مطالعه فرآيندي فعال و پويا است وبراي نيل به اين هدف بايد از تمام حواس خود براي درك صحيح مطالب استفاده كرد. بايد با چشمان خود مطالب را خواند، بايد در زمان مورد نياز مطالب را بلند بلند ادا كرد و نكات مهم را يادداشت كرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگير شده و حضوري فعال و همه جانبه در يادگيري داشت و هم در هنگام مورد نياز ، خصوصا" قبل از امتحان ، بتوان از روي نوشته ها مرور كرد و خيلي سريع مطالب مهم را مجددا" به خاطر سپرد .

2- خط كشيدن زير نكات مهم :اين روش شايد نسبت به روش قبلي بهتر است ولي روش كاملي براي مطالعه نيست چرا كه در اين روش بعضي از افراد بجاي آنكه تمركز و توجه بروي يادگيري و درك مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط كشيدن زير نكات مهم مي گردد .حداقل روش صحيح خط كشيدن زير نكات مهم به اين صورت است كه ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را كاملا" درك كنند و سپس زير نكات مهم خط بكشند نه آنكه در كتاب بدنبال نكات مهم بگردند تا زير آن را خط بكشند .

3- حاشيه نويسي :اين روش نسبت بدو روش قبلي بهتر است ولي بازهم روشي كامل براي درك عميق مطالب و خواندن كتب درسي نيست ولي مي تواند براي يادگيري مطالبي كه از اهميتي چندان برخوردار نيستند مورد استفاده قرار گيرد.

4- خلاصه نويسي : در اين روش شما مطالب را ميخوانيد و آنچه را كه درك كرده ايد بصورت خلاصه بروي دفتري يادداشت مي كنيد كه اين روش براي مطالعه مناسب است و از روشهاي قبلي بهتر مي باشد چرا كه در اين روش ابتدا مطالب را درك كرده سپس آنها را يادداشت مي كنيد اما بازهم بهترين روش براي خواندن نيست .

5- كليد برداري :كليد برداري روشي بسيار مناسب براي خواندن و نوشتن نكات مهم است . در اين روش شما بعد از درك مطالب ، بصورت كليدي نكات مهم را يادداشت مي كنيد و در واقع كلمه كليدي كوتاهترين، راحتترين ،بهترين وپرمعني ترين كلمه اي است كه با ديدن آن، مفهوم جمله تداعي شده و به خاطر آورده مي شود .

6- خلاقيت و طرح شبكه اي مغز: اين روش بهترين شيوه براي يادگيري خصوصا" فراگيري مطالب درسي است .در اين روش شما مطالب را ميخوانيد بعد از درك حقيقي آنها نكات مهم را به زبان خودتان و بصورت كليدي يادداشت مي كنيد و سپس كلمات كليدي را بروي طرح شبكه اي مغز مي نويسد ( در واقع نوشته هاي خود را به بهترين شكل ممكن سازماندهي مي كنيد و نكات اصلي و فرعي را مشخص مي كنيد)تا در دفعات بعد به جاي دوباره خواني كتاب ، فقط به طرح شبكه اي مراجعه كرده وبا ديدن كلمات كليدي نوشته شده بروي طرح شبكه اي مغز ، آنها را خيلي سريع مرور كنيد . اين روش درصد موفقيت تحصيلي شما را تا حدود بسيار زيادي افزايش ميدهد و درس خواندن را بسيار آسان مي كند. و بازده مطالعه را افزايش ميدهد.

شرايط مطالعه

((بكارگيري شرايط مطالعه يعني بهره وري بيشتر از مطالعه ))

شرايط مطالعه ، مواردي هستند كه با دانستن ، بكارگيري و يا فراهم نمودن آنها ، مي توان مطالعه اي مفيدتر با بازدهي بالاتر داشت و در واقع اين شرايط به شما مي آموزند كه قبل از شروع مطالعه چه اصولي را به كار گيريد ، در حين مطالعه چه مواردي را فراهم سازيد و چگونه به اهداف مطالعاتي خود برسيد و با دانستن آنها مي توانيد با آگاهي بيشتري درس خواندن را آغاز كنيد و مطالعه اي فعالتر داشته باشيد :

1- آغاز درست :براي موفقيت در مطالعه ،بايد درست آغازكنيد.

2- برنامه ريزي : يكي از عوامل اصلي موفقيت ، داشتن برنامه منظم است .

3- نظم و ترتيب: اساس هر سازماني به نظم آن بستگي دارد .

4-حفظ آرامش: آرامش ضمير ناخود آگاه را پويا و فعال ميكند.

5- استفاده صحيح از وقت :بنيامين فرانكلين، ((آيا زندگي را دوست داريد؟ پس وقت را تلف نكنيد زيرا زندگي از وقت تشكيل شده است .))

6- سلامتي و تندرستي: عقل سالم در بدن سالم است .

7- تغذيه مناسب: تغذيه صحيح نقش مهمي در سلامتي دارد.

8- دوري از مشروبات الكلي : مصرف مشروبات الكلي موجب ضعف حافظه مي شود .

9 ورزش : ورزش كليد عمر طولاني است .

10-خواب كافي: خواب فراگيري و حافظه را تقويت مي كند.

11 درك مطلب:آنچه در حافظه بلند مدت باقي مي ماند ، يعني مطالب است .

چند توصيه مهم كه بايدفراگيران علم ازآن مطلع باشند.

1- حداكثر زماني كه افراد مي توانند فكر خود را بروي موضوعي متمركز كنند بيش از 30 دقيقه نيست ، يعني بايد سعي شود حدود 30 دقيقه بروي يك مطلب تمركز نمود و يا مطالعه داشت و حدود 10 الي 15 دقيقه استراحت نمود سپس مجددا" با همين روال شروع به مطالعه كرد.

2- پيش از مطالعه از صرف غذاهاي چرب و سنگين خودداري كنيد. و چند ساعت پس از صرف غذا مطالعه نمائيد چون پس از صرف غذاي سنگين بيشتر جريان خون متوجه دستگاه گوارش ميشود تا به هضم و جذب غذا كمك كند و لذا خونرساني به مغز كاهش مي يابد و از قدرت تفكر و تمركز كاسته ميشود . از مصرف الكل و دارو هم خودداري فرمائيد همچنين غذاهاي آردي مثل نان و قندي قدرت ادراك و تمركز را كم مي كند نوشابه هاي گازدارهم همينطور هستند.

3- ذهن آدمي با هوش است اگر يادداشت برداريد خود را راحت از حفظ و بياد سپاري مطالب مي كند و نيز همزمان نمي توانيد هم مطلبي را بنويسيد و هم گوش دهيد . پس در حين مطالعه لطفا" يادداشت برداري ننمائيد .

روشهای مطالعه

مقدمه

آیا تاکنون به این موضوع فکر کرده‌اید که هنگام مطالعه از چه روشی استفاده می‌کنید؟ یک روش مطالعه صحیح و اصولی می‌تواند بسیاری از مشکلات تحصیلی را از بین ببرد. بررسیهای بعمل آمده گویای آن است که افرادی که در زمینه تحصیل موفق بوده‌اند، روش صحیحی برای مطالعه داشتند. یادگیری (learning) مسئله‌ای است که در سراسر طول زندگی انسان بویژه در دوران دانش آموزی و دانشجویی اهمیت زیادی دارد. چرا که دانش آموزان و دانشجویان همیشه در معرض امتحان و آزمون قرار دارند و موفقیت در آن آرزوی بزرگشان است.

شاید به افرادی برخورده باشید که می‌گویند: همه کتابها و جزوه‌ها را می‌خوانم، اما موقع امتحان آنها را فراموش می‌کنم، یا من استعداد درس خواندن را ندارم، چون با اینکه همه مطالب را می‌خوانم اما همیشه نمراتم پایین است و یا ... . بسیاری از اینگونه مشکلات به نداشتن یک روش صحیح برای مطالعه باز می‌گردد. عده‌ای فقط به حفظ کردن مطالب اکتفا می‌کنند، بطوری که یادگیری معنا و مفاهیم را از نظر دور می‌دارند. این امر موجب فراموش شدن مطالب بعد از مدتی می‌شود، در واقع آنچه اهمیت دارد یادگیری معنا و مفهوم است، چیزی که نمی‌توانیم و نباید از آن دور باشیم.

برای آنکه مطلبی کاملا آموخته شده و با اندوخته‌های پیشین پیوند یابد، باید حتما معنا داشته باشد، در این صورت احتمال یادگیری بیشتر و احتمال فراموشی کمتر خواهد شد. بنابراین قبل از اینکه خود را محکوم کنیم به نداشتن استعداد درس خواندن ، کمبود هوش ، کمبود علاقه ، عدم تونایی و سایر موارد ، بهتر است نواقص خود را در مطالعه کردن بیابیم و به اصطلاح آنها بپردازیم. در اینصورت به لذت درس خواندن پی خواهیم برد. اولین قدم در این راستا آن است با اندکی تفکر عادتهای نامطلوب خود را در مطالعه یافته و سپس عادتهای مطلوب جایگزین آن گردد.

برای تغییر عادات مطالعه مراحل زیر را باید در نظر گرفت:

آگاهی (درباره موضوع)

علاقه

ارزیابی (ارزیابی اطلاعات بدست آمده با در نظر گرفتن موقعیتهای موجود)

آزمایش (بکار بستن فکر)

مطابقت خود با فکر تازه و اختیار و قبول آن

انواع روشهای مطالعه=-

روش پس ختام

این روش یکی از مهمترین و معروفترین روشهای بهسازی حافظه است. نام این روش همانند نام انگلیسی آن (PQ4R) متشکل از حروف اول شش مرحله آن است.

مراحل پیش خوانی

در این مرحله کتاب یا مطلب بصورت یک مطالعه اجمالی و مقدماتی مطالعه شود. از جمله موارد این مرحله خواندن عنوان فصلها ، خواندن سطحی فصل ، توجه به تصاویر ، بخشهای اصلی و فرعی و خلاصه فصلها می‌باشد. هدف در این مرحله یافتن یک دید کلی نسبت به کتاب و ارتباط دادن بخشهای مختلف کتاب با یکدیگر می‌باشد.

مرحله سؤال کردن

پس از مطالعه اجمالی موضوعات و نکات اصلی ، به طرح سؤال در مورد آنها بپردازید. این کار باعث افزایش دقت و تمرکز فکر و سرعت و سهولت یادگیری می‌گردد.

مرحله خواندن

در این مرحله به خواندن دقیق و کامل مطالب کتاب پرداخته ، که هدف فهمیدن کلیات و جزئیات مطالب و نیز پاسخگوی به سؤالات مرحله قبل می‌باشد. در مرحله خواندن برای فهم بهتر مطالب می‌توان از کارهایی مثل یادداشت برداری ، علامت گذاری و خلاصه نویسی بهره جست.

مرحله تفکر

در این مرحله هنگام خواندن ، ساختن سؤالها ، و ایجاد ارتباط بین دانسته‌های خود ، درباره مطلب فکر کنید. در این مورد نیز مهمترین اصل همان بسط معنایی است. بسط معنایی ممکن است در مراحل پنجم و ششم نیز یعنی در مراحل از حفظ گفتنی و مرور کردن نقشی داشته باشد.

مرحله از حفظ گفتنی

در این مرحله باید بدون مراجعه به کتاب و از حفظ به یادآوری مطالب خوانده شده پرداخته شود و بار دیگر به سؤالاتی که خود فرد طرح کرده بود پاسخ دهد. در اینجا باید مطالب آموخته شده را در قالب کلمات برای خود کرده ، در غیر اینصورت لازم است که مجددا به خواندن مطالبی که آموخته نشده پرداخته شود. مرحله از حفظ گفتنی در پایان هر بخش انجام می‌گیرد و وقتی بخشهای یک فصل به اتمام رسید به مرحله بعد ، یعنی مرور کردن یا آزمون وارد می‌شویم.

مرحله مرور کردن

این مرحله ، که مرحله آزمون نیز می‌باشد، در پایان هر فصل انجام می‌گیرد. در اینجا به مرور موضوعات اصلی و نکات مهم و نیز ارتباط مفاهیم مختلف به یکدیگر پرداخته و در صورت برخورد با موضوعات مورد اشکال به متن اصلی یا مرجع مراجعه شود. یکی از راههای کمک به این مرحله پاسخگوئی به سئوالات و تمرینات پایان فصل است: اجرای این مرحله می‌تواند مقداری از اضطراب امتحان را کاهش دهد.

روش دقیق خوانی

هدف از این مرحله این است که مطالب کامل و دقیق درک شده و بصورتی سازمان یافته و منظم در حافظه نگهداری شود. برخی از فنون موجود که می‌تواند به روش دقیق خوانی کمک کند عبارتند از:

تکنیک خلاصه برداری

به نوشتن عبارت ، مفاهیم و موضوعات کلیدی متن پرداخته ، بطوری که در مرور مطالب ، با نگاه کردن و خواندن خلاصه‌ها ، همه مطالب خوانده شده را یادآوری کند. یک روش بسیار مطلوب این است که از خلاصه‌ها نیز دوباره خلاصه برداری شود.

تکنیک سازماندهی مطالب

این تکنیک باعث افزایش درک و سرعت یادگیری و سهولت در بازیابی مطالب آموخته شده می‌شود. برای سازماندهی مطالب استخراج سه بخش از متن اصلی مورد مطالعه لازم است که عبارتند از:

موضوع اصلی: موضوعی که تمامی مطالب را در بر می‌گیرد و بقیه مطالب حول و حوش آن می‌چرخد.

نکته‌های اصلی: خطوط و اندیشه‌های اصلی و مهم هستند که در مجموع موضوع اصلی را می‌سازند و از صراحت بیشتری برخوردار است.

نکات جزئی: اطلاعات جزئی‌تر هستند که بصورت مثالها ، نمونه‌ها ، عکس و تصویر اطلاعات واقعی مطرح می‌گردند.

تکنیک علامت گذاری در متن

در این تکنیک علامتهایی را بر روی متن اصلی انجام داده ، از قبیل علامت گذاری به شکلهای مختلف در متن ، خط کشیدن زیر عبارات مهم ، حاشیه نویسی و ... ، این موارد بسته به صلیقه‌های افراد متفاوت می‌باشد. اما نکته مهمی که در هر نوع علامت گذاری حائز اهمیت است این است که ، بهتر است همانند تکنیک سازمان دهی ، مطالب را در سه دسته مجزا (موضوع اصلی ، نکته اصلی ، موارد جزئی) قرار داده و آنها را با علامتهای مختلف نشان دهید.

در کنار روش مطالعه عوامل محیطی نیز در میزان یادگیری تأثیر دارد. یک محیط مناسب باعث توجه و تمرکز بهتر و بیشتری می‌شود.

حذف عوامل مزاحم فکری

مواردی هست که بخش عظیمی از وقت و فعالیت ذهنی را موضوعاتی به خود مشغول می‌دارند که هیچ رابطه با موضوع ندارند، موضوعاتی مانند: رفتار معلمان و استادان ، افزایش شهریه و نوع رفت و آمد و برخی از موضوعاتی هستند که موقع مطالعه اگر به آنها فکر شود از کارایی مطالعه می‌کاهد. برخی حتی خیال پردازیهایشان را موقع مطالعه انجام می‌دهند؛ که به شدت فکر را آشفته کرده و تمرکز را از بین می‌برد. توصیه کلی این است که اگر ذهن خود را از افکار مختلف پاک کنید تا بر روی موضوع مورد مطالعه تمرکز کنید، مطالعه را کنار بگذارید و زمانی مطالعه را شروع کنید که سرحال ، علاقمند و متمرکز هستید.

فراهم کردن محیط مناسب

محل و مکانی که مطالعه در آنجا انجام می‌شود باید مناسب باشد. منظور از محل مناسب مکانی است که آرام ، ساکت و دور از عوامل مزاحم محیطی باشد، این باعث تمرکز بهتر روی موضوع مطالعه می‌شود. بعضی افراد محل و زمانی را برای مطالعه انتخاب می‌کنند که بسیار شلوغ و پر سرو صدا است و بعضی از افراد رختخواب را برای مطالعه انتخاب می‌کنند و توقع یادگیری سطح مطلوب را دارند، ولی از این حقیقت غافلند که این محلها بدترین محل برای مطالعه است.

مقدمه

همه دنبال این هستند که با اشتیاق مفاهیم عمیق علمی را حتی در اوقات فراغت ، سفر و فرا گیرند. گاهی این اشتیاق در جماعت کم رنگ می‌شود. افراد درمی‌یابند کتابهایی که آنها با امید و اشتیاق برای یادگیری باز می‌کنند، به چیزی مافوق فهمشان مبدل می‌شود. هر کتابی قصد دارد مفاهیمی را به خواننده‌اش برساند و این مقدور نیست، مگر آنکه نحوه مطالعه آن به درستی صورت گیرد. پس راه صحیح مطالعه یک کتاب با محتوای سنگین چیست؟

قواعد صحیح خواندن

پاسخ سوال اخیر در یکی از قواعد مهم خواندن نهفته است. شما باید کتاب را قبل از تسلط بر آن ، سطحی بخوانید. ابتدا چیزهایی را دنبال کنید که می‌توانید آنها را بفهمید و خودتان را در برابر مطالب دشوار گرفتار نسازید. پاراگراف‌های پیشین ، زیرنویس‌ها ، مباحث و مراجعی را که از آنها می‌ترسید، درست بخوانید. کتاب دارای مطالبی است که شما سریعا آنها را درک می‌کنید. حتی اگر نصف مطالب یا کمترش را درک کردید، شما می‌توانید کتاب مورد مطالعه را تا حدودی بفهمید. یکی از روشهای کتاب خوانی سطحی به خواندن اجمالی معروف است.

درست است که با مطالعه سطحی نمی‌توانید به آنچه که با خواندن و مطالعه عمیق بدست می‌آورید، برسید. با این حال خواندن اجمالی روش کاربردی است. در مواقعی که شما با انبوهی از کتابها روبرو هستید، با سطحی خوانی و با دقت شگفت آوری می‌توانید درکی کلی از محتوای کتاب بدست آورید.

مراحل سطحی خوانی

برای سطحی خوانی مراحل زیرین روش مناسب برای شروع مطالعه کتاب به صورت اجمالی است:

عنوان صفحه و مقدمه

به عنوان صفحه و مقدمه نگاه کنید و بویژه به عناوین فرعی یا دیگر نشانه‌هایی توجه کنید که به هدف و چشم انداز کتاب یا نویسنده اشاره دارد. از این طریق آشنایی مختصری با محتوای کتاب هم خواهید یافت.

مطالعه فهرست مطالب

فهرست مطالب را برای کسب دریافت کلی از ساختار کتاب بخوانید. از فهرست کتاب به عنوان نقشه جاده ، قبل از شروع سفر کمک بگیرید، این عمل نیز یک دید عمومی از کتاب برای شما بدست می‌دهد.

مطالعه فهرست موضوعی

فهرست موضوعی کتاب را بازبینی کنید تا با دامنه موضوعات تحت پوشش یا منابع مورد استفاده مولفان و حتی خود مولفان آشنا شوید. هرگاه فهرست اطلاعات در پایان هر فصل ، مهم و حساس به نظر رسید، برای درک بهتر ، آنها را در متن پیدا کنید، بدین طریق شما کلید نزدیک شدن به مولف را پیدا می‌کنید.

شروع مطالعه محتوا

شما دیگر برای خواندن کتاب یا سطحی خوانی ، هر کدام را که انتخاب کنید، آماده هستید. اگر سطحی خوانی را انتخاب کنید به فصولی از کتاب نگاه کنید که حاوی بندهای اصلی یا عبارات خلاصه شده در شروع یا پایان فصل هستند. پس صفحات را ورق بزنید. در عین حال یکی دو پاراگراف و گاهی هم چند صفحه متوالی را بخوانید. بدین صورت کتاب را ورق زده، همواره در پی یافتن نبض مطلب باشید، با این روش و تعمیم آن به کل کتاب شما آن را خوانده‌اید و محتوا و مطالبش را یاد گرفته‌اید.

تذکر مهم

اگر با این روش شروع به سطحی خوانی کتاب بکنید، چه بسا در پایان پی ببرید که به هیچ وجه در حال سطحی خوانی نیستید، بلکه آن را با دقت می‌خوانید، آن را می‌فهمید و از آن لذت می‌برید. بنابراین زمانی که کتاب را زمین بگذارید، درمی‌یابید که بعد از این هیچ موضوعی برایتان دشوار نخواهد بود. به عبارتی مطالعه هیچ کتاب و مطلبی برای شما مشکل نخواهد بود و در کل کتاب مشکلی ندارید.

امروزه عده خوانندگان خیلی زیاد شده ولی خواننده‌ای که از طریقه خواندن آگاه باشد خیلی کم است. در قرون وسطی که عصر ظلمت بود، کتاب‌خوانان بهتر از مردم معاصر کتاب می‌خواندند. زیرا آنان کتاب را به دقت تمام مطالعه می‌کردند و درباره آنچه می‌خواندند تعمق و تفکر می‌نمودند. آن روزها کتابها دارای متانتی در سیاق فکر و لطافتی در سبک بیان بود. مثل امروز نبود که نه لطف معنی دارد و نه زیبایی صورت.

امروزه هم کتابها سطحی شده‌اند و هم خوانندگان. اغلب مردم بدون بذل دقت و توجه مطالعه می‌کنند، و بدتر از همه آن است که هرچه به دستشان می‌رسد می‌خوانند. آن عده معدود هم که کتب را انتخاب می‌کنند، اغلب گمراهند، زیرا آثار نویسندگانی را می‌خوانند که فقط به درد سوزانیدن می‌خورد!

اکثریت نه‌تنها کتابهای خوب را نمی‌خوانند و درباره آنچه می‌خوانند دقت نمی‌کنند، بلکه مطالبی را هم که می‌خوانند خوب درک نمی‌کنند و هرچه را می‌خوانند به سرعت فراموش می‌کنند.

یکی از اشتباهات بزرگ عموم این است که خیال می‌کنند هرکتابی که خیلی خوب فروش می‌رود و زیاد معروف می‌شود، واقعاً خیلی خواندنی و باارزش است.

تأثیر تبلیغات به قدری است که مردم به غیر از کتابهایی که خیلی معروفند، چیزی نمی‌خوانند؟

اینکه هرچه معروف شده حتماً لازم نیست خوب باشد، امری است بدیهی. در بین کالاهای دیگر هم هر کالایی که بیشتر به فروش می‌رود حتماً لازم نیست بهترین نوع آن کالا باشد. مثلاً اتومبیلهای فورد بیشتر از کادیلاک به فروش می‌رود. علتش این است که قوه خرید مردم کم است.

بنابراین زیاد به فروش رفتن فورد دلیل بر آن نیست که فورد بهتر از کادیلاک است. به همچنین اگر کتاب «حسین کرد» بهتر از «فلسفه نسبیت اینشتین» به فروش رسد، دلیل بر آن نیست که زندگی حسین کرد بهتر از فلسفه اینشتین است. بلکه این امر دلالت بر آن دارد که قوه فهم اکثریت مردم کم است. بنابراین اگر کتابی فروش نرفت و زیاد رواج نیافت، نباید این توهم به ما دست بدهد که این کتاب واقعاً کتاب بسیار بدی است.

در مطالعه کتاب‌ها دو مسئله باید مورد توجه قرار بگیرد: یکی مسئله «چه باید خواند» و دیگری مسئله «چگونه باید خواند». چه باید خواند مسئله‌ای است که خود شخص باید حل کند، زیرا ذوق هرخواننده فرق می‌کند. ولی درباره «چگونه باید خواند» می‌توان دستورهایی داد.

اولاً برای مطالعه روزنامه‌ها و مجلات (علی‌الخصوص روزنامه‌های یومیه و مجله‌های هفتگی) باید خیلی کم نیروی فسفری به مصرف رساند، بلکه اگر بشود از مطالعه اینگونه مطبوعات به کلی صرفنظر کنید بهتر است. زیرا مطالعه اینگونه مطبوعات که پر از اخبار دروغ و تبلیغات پوچ است و مطالب آن سطحی و بی‌مغز و حتی زیان‌آور است، آتش فکر را خاموش و چشمه ذوق را کور می‌کند.

بسیاری اشخاص از بس مجلات و روزنامه‌های پوچ و بی‌مغز خوانده‌اند، نمی‌توانند یک شاهکار را بخوانند و حتی اگر شاهکاری بدستشان افتاد آن را مثل یک روزنامه سرسری می‌خوانند و البته چیزی از آن نمی‌فهمند. ولی گاهی بی‌مغزترین مطالب روزنامه و مجله را طوری می‌خوانند که گویی یک شاهکار است. ثمره این گناه نابخشودنی آن است که این گروه همیشه در قلمرو جهل سرگردان مانده هرگز از روشنایی حقیقی دانش بهره‌مند نمی‌شوند.

مطالعه کتاب‌های خوب، بایستی روی اساس متینی قرار گیرد. علت اینکه اکثریت آن‌طور که باید و شاید از مطالعه استفاده نمی‌کنند یکی این است که کتابهای خوب را نمی‌خوانند و علت دیگرش آن است که راه و روش صحیح مطالعه را نمی‌دانند و نمی‌توانند درست به معنی آنچه می‌خوانند پی برند و پیداست از آنچه فهمیده نشود، نمی‌توان لذت برد و استفاده کرد.

عوام اصولاً کتابخوان نیستند. به عبارت دیگر چند روزنامه و چند مجله برای عوام کافیست، علی‌الخصوص اگر این مجلات و روزنامه‌ها غرایز پست نفسانی آنها را تحریک کند.

بنابراین روی سخن ما در اینجا فقط به معدودی است که فکر روشن و احساس حساس دارند و مایلند کتابهای خوب و سودمند بخوانند. نخستین نکته‌ای که این نوع اشخاص باید در نظر بگیرند این است که مطالعه فنی است که باید یاد گرفت. صحیح است که بعضی اشخاص طبیعتاً می‌دانند چطور کتاب بخوانند ولی عده اینگونه اشخاص به قدری کم است که می‌توان آنها را کان لم یکن انگاشت. نکته دوم که باید مورد توجه قرار گیرد این است که فن مطالعه اساساً مربوط به فن فکر کردن می‌باشد، بدین معنی که بهترین خوانندگان کسانی هستند که بهتر درباره آنچه می‌خوانند فکر می‌کنند و به استکشاف دقایق و تحقیق حقایق می‌پردازند.

فن مطالعه به دقت نظر، حسن قضاوت، قوه ابتکار، قوه تجزیه و تحلیل، حافظه خوب و قوه تخیل احتیاج دارد. ولی از همه مهمتر، موضوع فکر کردن است. مطالعه‌ای که توأم با تفکر نیست، عاطل و باطل است. در موقع مطالعه نه‌تنها باید درباره آنچه می‌خوانیم پیوسته فکر کنیم بلکه باید مواظب باشیم چگونه فکر می‌کنیم. فکر کردن خود هنر است. اگر در موقع مطالعه به روش صحیح فکر نکنیم، استفاده کافی از مطالعات خود نتوانیم برد.

برای اینکه درست فکر کنیم، اول باید مطالب کتاب را به معنی حقیقی درک کنیم و تعصب را کنار بگذاریم و با همدردی کامل، به هرچه نویسنده می‌گوید گوش بدهیم و سپس وقتی که یقین حاصل کردیم که آنچه را خوانده‌ایم فهمیده‌ایم، باید مطالب کتاب را در ترازوی فکر خودمان وزن کنیم و بی‌طرفانه درباره صحت و سقم آن بیندیشیم و چنانچه عقیده‌ای را مخالف عقیده خود یافتیم ولی پس از تفکر مجدد درباره آن پی بردیم، به اینکه عقیده‌مان خطا بوده است، باید با میل و رغبت عقیده جدیدی را که نویسنده عرضه می‌دارد قبول کنیم.

روش عوام در مطالعه این است که یا تمام عقاید هرنویسنده‌ای را کورکورانه قبول می‌کنند و یا اینکه کورکورانه آن را رد می‌کنند،‌علتش هم این است که عوام از هنر فکر کردن بی‌اطلاعند.

اغلب نویسندگان در کتابهای خود سؤالات بسیاری را مطرح کرده خود بدان پاسخ می‌دهند و گاهی هم پاسخ نمی‌دهند و یا پاسخ غیرقطعی و ناتمام می‌دهند. خواننده باهوش، در هرحال سؤالات نویسنده را مورد توجه قرار داده خود به نوبه خود سعی می‌کند پاسخی برای آنها پیدا کند.

هدف اساسی یک خواننده خوب در مطالعه نه تنها کسب معلومات نیست، بلکه ادراک موضوع کتاب هم هست.

اطلاعات برای او فقط به منزله نردبانی است که او به وسیله‌اش بالا رفته و به سرای حقیقت می‌رسد.

کسی که در هنگام مطالعه، قوای فکریه خود را به کار نمی‌اندازد و فقط به کسب معلومات می‌پردازد، دچار جهل عالمانه می‌گردد و در نتیجه معلوماتی که فراگرفته است، به جای اینکه یار شاطرش گردد، بار خاطرش می‌گردد.

به طور کلی مطالعه عملی است توأم با فعالیت دماغی، منتها یکی کمتر قوای دماغی خود را به کار می‌اندازد و در نتیجه کمتر از مطالعات خود استفاده می‌کند و دیگری بیشتر قوای دماغی خود را به کار می‌اندازد و بیشتر هم از مطالعات خود بهره‌مند می‌شود.

اگر بخواهیم به حداکثر، دماغ ما در هنگام مطالعه کار کند باید نخست یاد بگیریم چطور می‌توان کتاب را بهتر مطالعه کرد. پس از اینکه این نکته را یاد گرفتیم ما خواهیم توانست به وسیله مطالعات معلومات بیشتری بیندوزیم.

هرکتاب خود برای خود جهانی است، جهانی وسیع و تماشایی که بایستی کشف شود. خواننده خوب کسی است که درون این جهان چون یک سیاح کنجکاو، به گردش می‌پردازد و به اسرار آن پی می‌برد.

یک کتاب خوب را همانطور باید مطالعه کرد که یک عاشق‌نامه معشوقه را مطالعه می‌کند، یعنی باید با شوق و رغبت تمام کتاب را خواند و همانطور که عاشق در مطالعه نامه معشوقه خیلی دقت می‌کند و می‌کوشد قسمت‌های زیبای آن را حفظ کند، همینطور باید در مطالعه یک کتاب خوب دقت کرد و قسمت‌های زیبایش را حفظ نمود. (1)

مطالعه سه نوع است: 1-مطالعه برای تفریح و کشتن وقت- قسمت اعظم مطالعه‌ها از این قبیل است. 2-مطالعه برای کسب اطلاعات. 3-مطالعه برای تقویت قوه ادراک و کسب معرفت، دشوارترین نوع مطالعه، مطالعه قسم آخر است.

فقط کسانی به این نوع مطالعه عادت کرده‌اند که به اندازه کافی قوای ذهنیه خود را تقویت نموده مستقلاً فکر می‌کنند هرکتاب خوب باید لااقل سه بار خوانده شود. کسی که در خواندن ورزیده است، می‌تواند در همان مطالعه نخستین، کتاب را سه بار بخواند. مقصود از سه بار مطالعه این است که کتاب را به طور کلی بخواند و بعد به جزئیاتش توجه کافی بدهد و خلاصه‌ای از آنچه را که خوانده است به حافظه بسپارد و یا یادداشت کند:

مطالعه باید دو جنبه داشته باشد: 1-جنبه تجزیه و تحلیل 2-جنبه ترکیب. جنبه اول عبارت از توجه به جزئیات و انتقاد از کلیات و درک مفهوم کلی کتاب است.

کتابخوانان دو جور توانند بود:یک عده مثل پروانه‌اند و بیهوده از شاخه‌ای به شاخه دیگر می‌پرند و از این پریدن سودی به دست نمی‌آورند و عده‌ای هم مثل زنبور عسلند که از بهترین گلها شهد فراهم می‌کند.

تمام کتابها را نباید به یک صورت مطالعه کرد. در بعضی از کتابها پیاده‌روی لازمست و در برخی سیر و سیاحت با اتومبیل و در پاره‌ای پرواز با هواپیما. به عبارت دیگر کتابهای خوب را باید به دقت تمام خواند و کتابهای مفید را باید تا پایان خواند و کتابهایی را که چندان اهمیت ندارند، باید به سرعت مرور کرد. فرانسیس بیکن در این‌باره چنین اندرز می‌دهد:

«بعضی کتابها را فقط باید چشید و برخی را بایستی یکباره بلعید ولی معدودی را باید کاملاً جوید. به عبارت دیگر بعضی کتابها را باید برای تفنن خواند و برخی را باید از اول تا آخر مطالعه کرد ولی خود را به زحمت موشکافی و تعمق در آن نینداخت و عده‌ای معدود را بایستی جزء جزء با نهایت دقت و حوصله مطالعه کرد». کتاب را بایستی در وهله اول بدون توجه به مطالب سایر کتابهایی که خوانده‌ایم، مطالعه کرد. پس از اینکه آن را خوب فهمیدیم بایستی مطالب آن را با مطالبی که در کتابهایی که نظیر آنند، مقایسه نمود و در تقریظ و انتقاد قرار داد.

هرکتاب یک معلم است و هرخواننده یک شاگرد. همانطور که پیشرفت یک شاگرد بستگی دارد به همکاری او با مطالعه، همچنین پیشرفت به اندازه علاقه‌ای که او به افکار نویسنده ابراز می‌دارد. در موقع مطالعه اطمینان حاصل کنید که کورکورانه از نویسنده پیروی نمی‌کنید و فکر خود را به کار می‌اندازید. نه‌تنها باید توجهتان به کتاب متمرکز گردد بلکه باید درباره آنچه می‌خوانید فکر کنید. با نویسنده فکر کنید ولی پیروی از او نکنید. همیشه سعی کنید افکار نویسنده را پس از موشکافی زیاد، رد و قبول کنید.

مطالعه یک کتاب بایستی حتماً با فعالیت شدید دماغی توأم باشد. و گاهی هم بایستی به یک نوع حمله و تجاوز مبدل گردد. یعنی بایستی در جاهایی که نویسنده اشتباه می‌کند، بی‌رحمانه به عقاید او حمله کرد، زیرا اطاعت کورکورانه، قوه فکر را می‌کشد ولی ضمناً باید متوجه بود که حمله ما به نویسنده ناشی از تعصب نباشد، لذا باید در عین انتقاد از یک کتاب، در هرکجا به افکار و عقاید منطقی برخوردیم آن را با طیب خاطر بپذیریم و عقاید سابق خود را به دست فراموشی سپاریم.

مطالعه را باید یک نوع سفر بدانیم. همانطور که در مسافرت با کنجکاوی به همه‌جا نگاه می‌کنیم و درباره آنچه می‌بینیم می‌اندیشیم، در هنگام مطالعه هم بایستی به دقت افکار و عقاید نویسنده را تجزیه و تحلیل نموده و درباره‌اش بیندیشیم.

کتاب برای خواننده دانا و باهوش حکم یک آدم زنده را دارد ولی برای یک خواننده نادان حکم یک نعش، نادان با مطالعه کتاب در حقیقت‌ نعش‌کشی می‌کند ولی دانا با مطالعه کتاب با نویسنده گفتگو کرده و مشکلات خود را با او حل می‌نماید.

باید قبل از مطالعه هرکتاب، یک تصور قبلی از مطالب آن را مدنظر داشته باشیم، زیرا این عمل حس سود شخصی ما را تحریک می‌کند و شوق ما را می‌انگیزد که بدانیم مؤلف ما را به کجا می‌برد و از مطالعه کتاب او چه سودی توانیم برد. خود این موضوع کمک خواهد کرد که از مطالعات خود استفاده بریم چه در [غیر] این صورت هرگز به مطالعه کتبی که از خواندنش فایده‌ای عایدمان نمی‌گردد، نخواهیم پرداخت.

کسی که در کتابخانه به ترکتازی می‌پردازد هرروز کتابی را می‌خواند، از این مطالعه زیاد و این بلعیدن کتابها به معنی واقعی استفاده نخواهد کرد. مگر اینکه [در] طرز استفاده از کتابها و مطالعات خود هدف شخصی در نظر داشته باشد.

برای اینکه حداکثر استفاده را از مطالعات کرده باشیم، باید در عین مطالعه مطالب اساسی را از سایر مطالب بی‌فایده جدا کنیم. راز موفقیت در مطالعه این است که مطالب اساسی را از غیراساسی تشخیص دهیم و به مفهوم کلی آنچه می‌خوانیم پی بریم.

در تحصیل دانش دو مرحله وجود دارد: یک مرحله تحصیلی آن است و مرحله دیگر، به کار بردن آن. ممکن است کسی دانش را خوب تحصیل کرده باشد ولی نداند چطور از آن استفاده کند. برعکس دیگری ممکن است تحصیلاتش کم باشد ولی راه استفاده از مطالعه را بداند و در نتیجه حداکثر از دانش کم خود استفاده کند. در مرحله اول علم جنبه منفی دارد و در مرحله دوم جنبه مثبت. باید جنبه مثبت و دینامیک علم را تقویت کرد. برای نیل به این منظور باید، فن فکر کردن را یاد گرفت. قابلیت فکر کردن، خیلی مهم است. اغلب خوانندگان کورکورانه به عقاید دیگران تکیه می‌کنند چون آنان درباره آنچه می‌خوانند نمی‌اندیشند و در نتیجه فکر آنها فلج می‌شود و مطالعه‌شان به جای اینکه یار شاطر شود، بار خاطر می‌گردد.

خواننده دانا، کتاب را فقط افزاری برای انجام دادن کارهای خود می‌انگارد و مطالعه را وسیله قرار می‌دهد نه مقصد. زیرا او کاملاً واقف است که کسانی که فقط یاد می‌گیرند و معلومات می‌اندوزند و فکر نمی‌کنند مبتکر و خلاق نمی‌شوند.

اغلب اشخاص در موقع مطالعه به الفاظ بیش از معانی توجه می‌کنند، زیرا از فکر کردن عاجزند. تازه اگر به معنی توجه کافی مبذول داشتند آن را بدون مطالعه و تفکر قبول می‌کنند. این نوع خوانندگان فقط به قلب و پوست توجه دارند غافل از آنکه باید طالب مغز بود. معانی در بعضی کتابها مثل گل لوتوس که ساقه‌اش در آب پنهان است، در اعماق کلمات نهان می‌باشد. این نوع معانی را نباید سرسری گرفت و برای فهمیدن آنها باید به فکر خود رجوع کرد.

ژول پاپوچه خوب گفته است: «کتاب به یک ریزبین شبیه است. اگر با ریزبین عناصر خود را مشاهده می‌کنید، شناسایی و تدقیق را باید از روح خود متوقع باشید. کتاب مقدمات و روابط و نتایج را بیان می‌کند ولی شناسایی واقعی حقایق را باید از آزمایش تفکر در مطالعات و نظریات شخصی خواستار بود».

«...پس باید متوجه باشیم که در خواندن یک کتاب صحت یک قضیه، وجود یک چیز، روابط و تناسبات قضایا را یا باید رد و یا قبول کنیم. تا استخوان نشکنی به مغز آن نمی‌رسی؛ کلمات و جمله را مثل استخوان درهم شکن، به مغز خواهی رسید».

کتاب آنچه را که دارد، به شما می‌گوید و پس از گفتن، خموشی می‌گزیند. [...]

نویسنده برای نوشتن کتاب زحمت کشیده است خواننده هم باید لااقل یک ثلث زحمتی [را] که نویسنده کشیده است بکشد تا بتواند سطح فکر خود را بالا ببرد و تا اندازه‌ای به قله فکر نویسنده نزدیک گردد. البته گاهی قله فکر نویسنده‌ای ممکن است به قدری بلند باشد که هرقدر هم خواننده‌ای عادی سعی کند که به آن برسد، نرسد، ولی در هرحال خواننده باید سعی خود را بکند.

در تعلیم و تربیت دو قطب وجود دارد، در یک سر، قطب شاگرد است و در سر دیگر قطب معلم. مرحله شاگردی مرحله انفعالی تعلیم و تربیت است و تا هنگامی که شخص خام می‌باشد، تحت تأثیر این مرحله است ولی مرحله‌ای هم فرا می‌رسد که در آن جوینده دانش هم شاگرد خود است و هم معلم خود. فقط وقتی که شخص به این مرحله رسید،‌ می‌تواند دارای عقاید مستقلی بشود و بدون چون و چرا عقایدی را قبول و یا رد کند. ولی این عده در دنیا خیلی کمند. قسمت اعظم مردم مرحله ابتدایی یعنی مرحله شاگردی [را] طی می‌کنند.

کتاب باید آلتی در دست خواننده باشد نه خواننده آلت دست کتاب. خواننده خام و بی‌تجربه همیشه آلت دست کتاب قرار می‌گیرد و خواننده باهوش برعکس همیشه حکمش بر کتاب فرمانروا است حتی در موقعی که عقاید نویسنده را قبول می‌کند.

برای اینکه بتوانیم به حداکثر کتاب بخوانیم باید به خود عادت بدهیم که کتابها را به سرعت بخوانیم. در حقیقت کسی از طریقه مطالعه با خبر است که می‌تواند در کمترین مدت با صرف کمتر انرژی حداکثر مطالعه را کند و آنچه را که می‌خواند خوب بفهمد. اغلب کسانی که به کندی کتاب می‌خوانند علاوه بر اینکه کمتر کتاب می‌خوانند دیرتر هم آنچه‌ را می‌خوانند می‌فهمند.

خوانندگان به طور متوسط در هرثانیه چهار کلمه می‌خوانند، یعنی در هرساعت تقریباً 14500 کلمه مطالعه می‌کنند. برطبق این حساب اگر کسی روزی یک ساعت کتاب بخواند در عرض یک سال پنج میلیون کلمه را تواند خواند، به عبارت دیگر او خواهد توانست سالیانه حداقل 50 کتاب بخواند. برای اینکه به سرعت بیشتری مطالعه کنیم باید اولاً مطالبی که می‌خوانیم آهسته بخوانیم و ثانیاً باید حتی‌الامکان نگاه خود را به سرعت از روی کلمات بگذرانیم و سعی کنیم مطلب را جمله به جمله بخوانیم نه کلمه به کلمه. البته در هنگام مطالعه شاهکارهای ادبی و علمی و فلسفی باید از سرعت مطالعه کاست. ولی در مورد مطلب عادی روزنامه‌ها و مجلات، هرچه تندتر بخوانیم به نفع ما تمام خواهد شد.

در مورد کتابهای بزرگ بجاست خواننده علاوه بر آهسته خواندن جابجا قدری مکث کند و به دقت جملات و کلمات آن را مطالعه کند و جملات پرمغز آن را مکرر مورد مطالعه قرار دهد و اما در مورد سایر کتابها، خوب است به سرعت بخواند: اولاً هرچه بیشتر بتواند کتاب بخواند، ثانیاً اراده کند که مطالعات کتاب را [در] کوتاهترین مدت تمام کند.

اگر می‌خواهید پی برید با چه سرعتی کتاب را می‌خوانید، ساعت خود را در دست نگاهدارید و ببینید تا ربع ساعت چند صفحه می‌توانید بخوانید. اگر سرعت مطالعه شما کم است سعی کنید آن را بیشتر کنید و برای اندازه‌گیری سرعت مطالعه همیشه از ساعت خود مدد گیرید. هرگز نگذارید حواستان پرت شود.

اغلب مردم به سرعت دقیقه‌ای 100 الی 200 کلمه کتاب می‌خوانند. حال آنکه ما می‌توانیم دقیقه‌ای 800 الی 1000 کلمه هم بخوانیم و 80 درصد آنچه را که خوانده‌ایم به خاطر بسپاریم. برای اینکه به سرعت بیشتری مطالعه کنیم بایستی به سرعت نظر را از روی کلمات بگذرانیم. کسانی که به هرکلمه یک نوشته نگاه می‌کنند و آن را بلند بلند می‌خوانند، نمی‌توانند به سرعت مطالعه کنند. باید خود را عادت داد که با یک نگاه مجموعه‌ای از کلمات را ببینیم و معنی یک جمله را فوراً درک کنیم. برای اینکه موقع به سرعت خواندن از مطالب مهم بی‌اطلاع نمانیم باید به خود عادت بدهیم که لغات پرمعنی هرقسمت را پیدا کرده آن را بفهمیم، زیرا با فهمیدن اینگونه لغات ما قادر خواهیم شد هم به سرعت بخوانیم و هم مطلب را زود درک کنیم.

پس از به سرعت خواندن، به حافظه سپردن مطالب مهم است، حافظه یک معماست. بعضی روانشناسان عقیده دارند که آدمی هرچیزی که وارد ذهنش می‌شود، بخاطر می‌سپارد و آن را فراموش نمی‌کند، مگر به عللی یعنی تمام محفوظات از شعور ظاهر به عقل باطن می‌رود و در آنجا می‌ماند تا اینکه عواملی سبب بروز مجدد این خاطرات گردد. موفق باشید شریفی

اجزاء مقاله‌ و شيوه‌ نوشتن‌ مقاله‌

اجزاء مقاله‌

عنوان‌
عنوان‌ هر اثر جلوه‌اي‌ از هويت‌ آن‌ اثر است‌؛ خواه‌ اثر هنري‌ باشد يا علمي‌. عنوان‌ فشرده‌اي‌ منظبط‌ از مطالب‌ متن‌ است‌ (حري‌، 1380). عنوان‌ بايد مختصر، گويا و جذاب‌ باشد تا بتواند علاوه‌ بر ايجاد انگيزه‌ مطالعه‌ در خواننده‌، او را در انتخاب‌ مقاله‌ مورد نيازش‌ راهنمايي‌ كند.
چكيده‌
چكيده‌ خلاصه‌ كوتاهي‌ از مقاله‌ همراه‌ با نكات‌ اصلي‌ متن‌ مقاله‌ است‌ و به‌گونه‌اي‌ تنظيم‌ مي‌شود كه‌ خواننده‌ را در تصميم‌گيري‌ براي‌ مراجعه‌ يا عدم‌ مراجعه‌ به‌ اصل‌ مقاله‌ قادر مي‌سازد. محتواي‌ چكيده‌ حاوي‌ مطالبي‌ است‌ كه‌ نويسنده‌ مقاله‌ بر آنها تأكيد ورزيده‌ است‌. طول‌ چكيده‌ معمولاً تابع‌ نوع‌ مقاله‌ در دست‌ چكيده‌نويسي‌ است

اجزاء مقاله‌

عنوان‌
عنوان‌ هر اثر جلوه‌اي‌ از هويت‌ آن‌ اثر است‌؛ خواه‌ اثر هنري‌ باشد يا علمي‌. عنوان‌ فشرده‌اي‌ منظبط‌ از مطالب‌ متن‌ است‌ (حري‌، 1380). عنوان‌ بايد مختصر، گويا و جذاب‌ باشد تا بتواند علاوه‌ بر ايجاد انگيزه‌ مطالعه‌ در خواننده‌، او را در انتخاب‌ مقاله‌ مورد نيازش‌ راهنمايي‌ كند.
چكيده‌
چكيده‌ خلاصه‌ كوتاهي‌ از مقاله‌ همراه‌ با نكات‌ اصلي‌ متن‌ مقاله‌ است‌ و به‌گونه‌اي‌ تنظيم‌ مي‌شود كه‌ خواننده‌ را در تصميم‌گيري‌ براي‌ مراجعه‌ يا عدم‌ مراجعه‌ به‌ اصل‌ مقاله‌ قادر مي‌سازد. محتواي‌ چكيده‌ حاوي‌ مطالبي‌ است‌ كه‌ نويسنده‌ مقاله‌ بر آنها تأكيد ورزيده‌ است‌. طول‌ چكيده‌ معمولاً تابع‌ نوع‌ مقاله‌ در دست‌ چكيده‌نويسي‌ است‌ (نشاط‌، ج‌ 1).
مقدمه‌
مقدمه‌ سرآغاز هر مطلب‌ يا مبحث‌ است‌ و با اشاره‌ به‌ مسائل‌ و مشكلات‌ موجود در آن‌ زمينه‌، يافته‌هاي‌ قبلي‌ در باره‌ موضوع‌ مورد بحث‌ را به‌ اختصار شرح‌ مي‌دهد و در پايان‌ به‌ ارائه‌ راه‌حل‌ مي‌پردازد. درواقع‌ پيوند ميان‌ نويسنده‌ و خواننده‌ از طريق‌ مقدمه‌ صورت‌ مي‌گيرد و ضروري‌ است‌ كه‌ روان‌ و جذاب‌ باشد (ابوالحسني‌، 1381).
متن‌ اصلي‌
متن‌ يا بدنه‌ اصلي‌ مقاله‌ شامل‌ اهداف‌، روش‌ كار، پيشينه‌ پژوهش‌، محدوديت‌ها و نارسايي‌ها، يافته‌ها و نتيجه‌گيري‌ است‌. بنابر اين‌ بايد پيام‌ اصلي‌ نويسنده‌ را به‌طور مفصل‌ بيان‌ كند به‌ نحوي‌ كه‌ خواننده‌ با مطالعه‌ آن‌ بتواند نتيجه‌ مورد انتظار را دريافت‌ نمايد. معمولاً پس‌ از بدنه‌ اصلي‌ مقاله‌، يعني‌ در پايان‌ مقاله‌ يا تحقيق‌ از كساني‌ كه‌ در تهيه‌ نوشته‌ يا تحقيق‌ به‌ او كمك‌ كرده‌اند تشكر و قدرداني‌ مي‌كند. آخرين‌ بخش‌ مقاله‌ فهرست‌ مآخذ مي‌باشد.

شيوه‌ نوشتن‌ مقاله‌

براي‌ نوشتن‌ مقاله‌، بايد مراحل‌ و اقداماتي‌ به‌صورت‌ گام‌ به‌ گام‌ طي‌ كنيم‌ كه‌ در اينجا به‌ بررسي‌ آنها مي‌پردازيم‌:
1.
مشخص‌ كردن‌ موضوع‌ كلي‌ .
داشتن‌ انگيزه‌ لازم‌ براي‌ يافتن‌ موضوع‌ مناسب‌ و توجه‌ به‌ نيازهاي‌ جامعه‌ از مسائل‌ مهم‌ در اين‌ مرحله‌ است‌.
2.
بررسي‌ و تحليل‌ موضوع‌ به‌لحاظ‌ ارزشمندي‌ و امكان‌پذيري‌.
براي‌ ارزشيابي‌ و امكان‌پذير بودن‌ نگارش‌ مقاله‌ مي‌توان‌ چند سؤال‌ طرح‌ كرد:
موضوع‌ مقاله‌ تا چه‌ اندازه‌ ارزشمند و بديع‌ است‌؟ از چه‌ جنبه‌اي‌ و براي‌ چه‌ كساني‌ مفيد خواهد بود؟ آيا تهيه‌ چنين‌ مقاله‌اي‌ امكان‌پذير است‌ و موانع‌ ومشكلات‌ احتمالي‌ انجام‌ كار كدام‌ است‌؟ در صورتي‌ كه‌ بتوانيم‌ براي‌ اين‌ پرسش‌ها پاسخي‌ مناسب‌ بيابيم‌، طبيعتاً مراحل‌ نوشتن‌ آسانتر خواهد بود.
3.
طرح‌ريزي‌ مقدماتي‌ و تدوين‌ ساختار كلي‌
تهيه‌ فهرست‌ مقدماتي‌ مطالب‌، تهيه‌ عنوان‌ بخش‌هاي‌ اصلي‌ و فرعي‌، توجه‌ به‌ هدف‌ و طيف‌ مخاطبين‌، هماهنگي‌ بين‌ ساختار و نوع‌ مقاله‌ و مشورت‌ با افراد صاحب‌نظر از مواردي‌ است‌ كه‌ در اين‌ مرحله‌ بايد در نظر گرفته‌ شود.
4.
تعيين‌ برنامه‌ زماني‌ براي‌ انجام‌ كار (مديريت‌ زمان‌)
زمانبندي‌ مناسب‌ و انجام‌ مرحله‌ به‌ مرحله‌ كارها از مسائلي‌ است‌ كه‌ تهيه‌ و تدوين‌ مقاله‌ را در مدت‌ زمان‌ از پيش‌ تعيين‌ شده‌ امكان‌پذير مي‌سازد.
5.
جستجو براي‌ يافتن‌ منابع‌ اطلاعاتي‌ پايه‌
منابع‌ اطلاعاتي‌ پايه‌ شامل‌ دايره‌المعارف‌هاي‌ موضوعي‌، خلاصه‌ مقالات‌ و... است‌.
6.
جستجو براي‌ يافتن‌ اطلاعات‌ مرتبط‌ (تهيه‌ كتابشناسي‌ مقدماتي‌)
پس‌ از مطالعه‌ و بررسي‌ منابع‌ پايه‌، با استفاده‌ از برگه‌دان‌ كتابخانه‌ و يا از طريق‌ جستجو در شبكه‌هاي‌ اطلاعاتي‌ (اينترنت‌) مي‌توان‌ كتابشناسي‌ اوليه‌ را تهيه‌ و منابع‌ اطلاعاتي‌ تخصصي‌ را شناسايي‌ و گردآوري‌ كرد.
7.
مطالعه‌ منابع‌ اطلاعاتي‌ مهم‌ و مرتبط‌ براي‌ محدود و مشخص‌ كردن‌ موضوع‌ و رويكرد مقاله‌.
با مطالعه‌ منابع‌ اطلاعاتي‌ اصلي‌ و كليدي‌ مي‌توان‌ دامنه‌ موضوعي‌ را مشخص‌ كرد. علاوه‌ بر اين‌ اعتبار و غناي‌ مقاله‌ بستگي‌ به‌ منابعي‌ دارد كه‌ مورد استفاده‌ قرار مي‌گيرد.
8.
مطالعه‌ عميق‌ منابع‌ گردآوري‌ شده‌ و يادداشت‌برداري‌ هدفمند
9.
مرتب‌ كردن‌ يادداشت‌ها بر اساس‌ فهرست‌ مطالب‌ و بازنگري‌ و پالايش‌ آنها
10.
نوشتن‌ متن‌ مقاله‌ (نسخه‌ اوليه‌)
بهتر است‌ نوشتن‌ مقاله‌ با مطالب‌ ساده‌تر شروع‌ و از پرنويسي‌ و اطاله‌ كلام‌ خودداري‌ شود. توجه‌ به‌ هدف‌، ساختار و مخاطب‌ و رعايت‌ انسجام‌ و پيوند منطقي‌ ميان‌ بخش‌ها و پاراگراف‌ها و رعايت‌ آيين‌ نگارش‌ صحيح‌ از نكات‌ مهمي‌ است‌ كه‌ نويسنده‌ مقاله‌ بايد به‌ آن‌ توجه‌ كند.
11.
مرور متن‌ اوليه‌ و اصلاح‌ آن‌ (تهيه‌ نسخه‌ دوم‌)
بسياري‌ از صاحب‌نظران‌ پيشنهاد مي‌كنند كه‌ پس‌ از آماده‌ شدن‌ نسخه‌ اوليه‌، يك‌ يا چند روز مقاله‌ را كنار بگذاريم‌ و پس‌ از آن‌ به‌ بررسي‌ و مرور مقاله‌ بپردازيم‌. هنگام‌ بررسي‌ مقاله‌ بايد جملات‌ و پارگراف‌هاي‌ غير ضروري‌ حذف‌ شوند و نكات‌ مهم‌ مقاله‌ در مقايسه‌ با مقالات‌ ديگر برجسته‌ شود. توالي‌ و ترتيب‌ مطالب‌ به‌ درستي‌ كنترل‌ شود.
12.
مشورت‌ با افراد متخصص‌ و صاحب‌نظر و اصلاح‌ نهايي‌ مقاله‌
13. تهيه‌ و تدوين‌ چكيده‌، كليدواژه‌، مقدمه‌ و فهرست‌ مآخذ و در پايان‌ تهيه‌ نسخه‌ نهايي‌ مقاله‌
نكته‌ قابل‌ تأمل‌ در اين‌ مورد اين‌ است‌ كه‌ تمام‌ موارد ذكر شده‌ در اين‌ بند بايد پس‌ از اتمام‌ نوشتن‌ متن‌ اصلي‌ صورت‌ گيرد، و در واقع‌ چكيده‌ برگرفته‌ از كل‌ متن‌ است‌، و مقدمه‌ بر اساس‌ متن‌ نوشته‌ شده‌ تهيه‌ مي‌گردد، در حالي‌كه‌ گاهي‌ اوقات‌ برخي‌ افراد در پاسخ‌ به‌ فراخوان‌ مقالات‌ سمينارها و كنفرانس‌ها ابتدا چكيده‌ يا خلاصه‌ مقاله‌ خود را تهيه‌ و ارسال‌ مي‌كنند و اگر چكيده‌ مقاله‌ مورد قبول‌ برگزار كنندگان‌ واقع‌ شد اقدام‌ به‌ تهيه‌ متن‌ كامل‌ مقاله‌ مي‌كنند كه‌ اين‌ كار مسلماً ساختار و محتواي‌ مقاله‌ لطمه‌ خواهد زد. همچنين‌ در خصوص‌ فهرست‌ مآخذ بايد توجه‌ داشت‌ كه‌ يكي‌ از اصول‌ اخلاقي‌ و مهم‌ در نگارش‌، استناد به‌ منابع‌ و مآخذي‌ است‌ كه‌ در حين‌ كار مورد استفاده‌ قرار مي‌گيرد. استناد و ذكر منابع‌ مورد استفاده‌ علاوه‌بر ارج‌ نهادن‌ به‌ آثار ديگران‌، باعث‌ افزايش‌ اعتبار و ارزش‌ اثر خواهد شد.
14.
انتخاب‌ مجله‌ مناسب‌ و ارسال‌ مقاله‌ براي‌ چاپ‌ و انتشار آن‌
توجه‌ به‌ سابقه‌، درجه‌ اعتبار ( علمي‌- پژوهشي‌، ترويجي‌ و...) و خط‌ مشي‌ مجله‌ (گرايش‌ موضوعي‌)، مدت‌ زمان‌ انتظار براي‌ چاپ‌ مقاله‌، از نكاتي‌ است‌ كه‌ هنگام‌ انتخاب‌ مجله‌ بايد مد نظر گرفته‌ شود.

معيارهاي‌ كنترل‌ طرح‌ و ساختار اوليه‌ مقاله‌

اگر بخواهيم‌ بر اساس‌ پژوهشي‌ كه‌ در حوزه‌ موضوعي‌ مورد علاقه‌ خود انجام‌ داده‌ايم‌، مقاله‌ بنويسيم‌، مي‌توانيم‌ با طرح‌ چند سؤال‌ به‌ ارزيابي‌ طرح‌ و ساختار اوليه‌ مقاله‌ بپردازيم‌.
-
دليل‌ انجام‌ تحقيق‌ چه‌ بود؟
-
چه‌ فرضيه‌هايي‌ مورد آزمايش‌ قرار گرفتند و چه‌ نتايجي‌ به‌دست‌ آمد؟
-
چه‌ روش‌هايي‌ مورد استفاده‌ قرار گرفت‌ و اطلاعات‌ چگونه‌ جمع‌آوري‌ شد؟
-
چه‌ پيشنهادهايي‌ براي‌ انجام‌ اين‌گونه‌ پژوهش‌ها در آينده‌ وجود دارد؟
همانطور كه‌ مي‌دانيم‌ هر نويسنده‌اي‌ به‌ قصد چاپ‌ و نشر مقاله‌اش‌ در مجلات‌ معتبر دست‌ به‌ قلم‌ برده‌ و مطلبي‌ را مي‌نويسد. از طرف‌ ديگر مي‌دانيم‌ كه‌ هر مجله‌اي‌ با توجه‌ به‌ خط ‌مشي‌ خود، كيفيت‌ و محتواي‌ مقالات‌ دريافت‌ شده‌ را مورد بررسي‌ و ارزشيابي‌ قرار مي‌دهد. بنابراين‌ بهتر است‌ پرسش‌هايي‌ كه‌ از طرف‌ داوران‌ مجله‌ براي‌ ارزيابي‌ مقاله‌ مطرح‌ مي‌شوند، پيشاپيش‌ از سوي‌ نويسنده‌ مطرح‌ و به‌ آنها پاسخ‌ مناسب‌ داده‌ شود. اين‌ روش‌ علاوه‌ بر صيقل‌ خوردن‌ مقاله‌ باعث‌ مي‌شود تا نارسايي‌هاي‌ احتمالي‌ آن‌ برطرف‌ شده‌ و از استحكام‌ لازم‌ برخوردار گردد.

كلام‌ آخر

براي‌ نوشتن‌ بايد از همين‌ امروز شروع‌ كرد. بنويسيد، بنويسيد، اصلاح‌ كنيد و باز بنويسيد و اصلاح‌ كنيد تا ترس‌ از نوشتن‌ را از بين‌ برده‌ و به‌ مرحله‌ ورزيدگي‌ برسيد. هيچ‌وقت‌ انتظار نداشته‌ باشيد كه‌ بدون‌ تمرين‌ عملي‌، اولين‌ نوشته‌ شما بي‌عيب‌ و نقص‌ از كار درآيد و مطمئن‌ باشيد نويسندگان‌ سرشناسي‌ كه‌ امروز با آثار ارزشمند آنها آشنا هستيم‌ نيز اين‌ مراحل‌ را گام‌ به‌ گام‌ سپري‌ كرده‌اند. بنابراين‌ اگر مي‌خواهيد در اين‌ راه‌ موفقيتي‌ كسب‌ نماييد، بدون‌ هيچ‌ وقفه‌ و ترديدي‌ از همين‌ حالا قلم‌ را برداريد و شروع‌ به‌ نوشتن‌ كنيد. سخن‌ آخر اينكه‌ بنويسيد، بنويسيد، اصلاح‌ كنيد و باز بنويسيد.
فهرست‌ مآخذ
1. ابوالحسني‌، محسن‌. چگونه‌ مقاله‌ علمي‌ بنويسيم‌ و آن‌ را به‌ چاپ‌ برسانيم‌. تهران‌: انستيتو پاستور ايران‌، 1381.
2.
حرّي‌، عباس‌. آيين‌ نگارش‌ علمي‌. تهران‌: هيأت‌ امناي‌ كتابخانه‌هاي‌ عمومي‌ كشور، دبيرخانه‌، 1380.
3.
فتاحي‌، رحمت‌الله‌. كارگاه‌ شيوه‌ نگارش‌ مقاله‌ تحقيقي‌. به‌ همت‌ انجمن‌ كتابداري‌ و اطلاع‌رساني‌، 29 ارديبهشت‌ 1384.
4.
نشاط‌، نرگس‌. چكيده‌ و چكيده‌نويسي‌. دايره‌المعارف‌ كتابداري‌ و اطلاع‌رساني‌. ج‌ 1، ص‌ 721.
*
عضو هيئت علمي مرکز اطلاعات و مدارک علمي کشاورزي
منبع : http://www.ikvu.ir

هر مقاله علمي در صورت امكان مي بايست اين موارد را با همين ترتيب داشته باشد.
1-
صفحه هاي ابتدايي: اين صفحه ها شامل طرح روي جلد، صفحه سفيد، صفحه نام خدا، صفحه عنوان و فهرست مطالب است.
سعي كنيد كه صفحه عنوان به صورت مختصر و مفيد به طرح پروژه اشاره كند و فهرست مطالب داراي 2-چكيده: اولين و يكي از مهمترين قسمت هاي مقاله شما كه قرار است به خواننده كمك كند تا نسبت به كار شماره صفحات باشد.
شما نظري پيدا كند، چكيده است. هر چكيده اي خلاصه مختصر و مفيد كار شماست كه داراي سه بخش هدف، روش كار و نتيجه گيري نهايي است و هر كدام از اين بخش ها حداكثر در يك پاراگراف نوشته مي شود. لازم به ذكر است كه هر كدام از اين بخش ها در ادامه نوشتن مقاله بايد به طور مفصل توضيح داده شود. معمولا يك چكيده با كمتر از 200كلمه ارائه و با حروفي متفاوت از متن مقاله تايپ مي شود.
3-
مقدمه: مقدمه مقاله شامل طرح پروژه، هدف و اهميت پروژه، فرضيه هاي مطرح شده درباره آن پروژه و مرور و نقد و بررسي تحقيقات انجام شده مرتبط با مسئله پروژه است.
در طرح پروژه بايد سؤالي را مطرح كنيد كه شما را وادار به تحقيق كرده است.
اين سؤال شامل نتيجه مورد انتظار شما از پروژه است. ضمنا تحقيقات طرح پروژه و مراجع مورد استفاده در پروژه را به نحو مناسبي در اين قسمت توضيح دهيد.
4-
متن: متن، نوشته روشن، مفصل، دقيق و زمان بندي شده و رسايي است از آنچه انجام شده است كه خواننده بتواند آن را دوباره انجام دهد.
شما در متن مقاله در مورد روش اجراي پروژه، وسايل مورد استفاده، نتايج گرفته شده، يا الگوريتم مرحله به مرحله كار، تفسير نتايج و داده ها توضيح قابل استفاده و مفيد دهيد و به همراه آن طرح ها، نمودارها و تصاوير پروژه را كه شماره گذاري شده اند ارائه مي كنيد.
5-
نتيجه گيري: برداشت و ارزيابي مختصر و مفيد از داده هاي ناشي از مطالعات و مشاهدات در نتيجه گيري نهايي ذكر مي شود.
شما بايد در اين قسمت مقاله به سؤالي كه در مقدمه و طرح پروژه مطرح كرده ايد براساس نتايج مطالعات و مشاهدات خود جواب دهيد و آن را با نتيجه مورد انتظارتان از انجام پروژه مقايسه كنيد و در نهايت با طرح مسئله جديد، خواننده و پژوهشگران ديگر را براي فكركردن و تحقيق در مورد آن ترغيب و تشويق كنيد. اشاره به خطاهاي اندازه گيري يا آمارگيري ارزش كل مقاله را بالا مي آورد. اين قسمت بهترين جاي مقاله براي اشاره به اين گونه خطاهاست.
6-
فهرست مآخذ: كليه كتاب ها، مقالات، وب سايت ها و مراجع استفاده شده در متن مقاله در اين قسمت نوشته مي شود. در منابع فارسي و انگليسي به ترتيب زير نوشته مي شوند:
منابع فارسي: نام خانوادگي نويسنده يا مؤلف ]يا مترجم[، نام نويسنده ]يا مترجم[، نام منبع ]شماره جلد[، نام شهر محل انتشار، نام مؤسسه انتشاراتي، سال انتشار.
منابع انگليسي: سال انتشار، تاريخ انتشار، نام مؤسسه انتشاراتي، ]شماره جلد[، نام كتاب، نام نويسنده به صورت نام خانوادگي و حرف اول اسم است.
نكات فني براي ارائه مقاله
انجام هرچه بيشتر موارد زير به زيبايي مقاله شما مي افزايد.
-
مقاله غلط املايي و انشايي نداشته باشد.
-
مقاله اشتباه محاسباتي نداشته باشد.
-
مقاله روي كاغذ A4 با قلم نازنين يا زر با سايز 12 يا 14 باشد.
-
در هر صفحه بين 15 تا 20 سطر تايپ گردد.
-
پشت هر صفحه مقاله سفيد باشد.
-
محدوده كل مقاله شامل، متن، جداول، نمودارها و طرح ها در تمام صفحات بايد يكسان باشد به اين ترتيب كه از لبه راست، بالا و پايين بين 3 تا 5/3 سانتيمتر و از لبه چپ 5/2 سانتيمتر حاشيه گذاشته شود.
-
همه صفحات، جداول، نمودارها، طرح ها، عكس ها و پيوست ها بايد به صورت مناسبي شماره گذاري شوند.
-
صفحات مقاله پاكيزه باشد.
-
هر جدول، نمودار يا طرحي حداكثر در يك صفحه آورده شود.
-
هيچ عددي بدون واحد رها نشود.
-
توضيح عكس ها و نمودارها دقيق و با كيفيت باشد.
-
مقاله سرقت علمي (plagiarism) نداشته باشد يعني هر بار كه عبارتي از ديگران ذكر مي شود مرجع آن اعلام شود.
اگر دوست داريد مقاله با كيفيتي داشته باشد موارد زير را رعايت كنيد وگرنه اصلا آن را نخوانيد.
-
تا وقتي در مورد مقاله خوب فكر نكرديد شروع به نوشتن نكنيد. ابتدا طرحي كلي از مقاله در فكرتان بريزيد و سپس بنويسيد.
-
از كلمات و عباراتي استفاده كنيد كه مبهم نباشد.
-
از كلمات و عباراتي استفاده كنيد كه حجم مقاله را كمتر كند.
-
از جملات كوتاه و ساده و رسا استفاده كنيد.
-
حتي المقدور از لفظ من يا ما استفاده نشود و فعل ها مجهول باشد.
(
مثال: نمونه هاي ميكروسكوپي در محلول هاي الكل 70درجه، 96درجه و الكل مطلق و در هر كدام به مدت 5دقيقه گذاشته شد. نمونه ها از الكل مطلق به گزيلول منتقل گرديد).
هرگاه مجبور به آوردن لفظ من يا ما شديد به جاي آنها از الفاظ آزمايش كننده، تحقيق كننده و يا پژوهشگر استفاده كنيد.
-
از جملاتي مانند «با خواندن اين مقاله شما مي فهميد كه...» يا «اين مقاله به شما مي آموزد كه...» خودداري كنيد.
-
از عبارات يا كلماتي كه فقط براي گروه محدودي قابل فهم است استفاده نكنيد.
-
مطالب را بي جهت در متن مقاله تكرار نكنيد.
-
تمام مراحل انجام پروژه و ترتيب آنها را در نوشته خود به دقت كنترل نماييد تا چيزي جا نمانده باشد. ضمنا تمام محاسبات خود را چك كنيد.
-
از داده هاي موهوم كه نداريد نتيجه گيري نكنيد.
-
از داده هايي كه داريد نتيجه گيري موهوم نكنيد.
-
در قالب ذهن ديگران برويد و مقاله تان را با دقت و فكر دوباره بخوانيد.
-
در صورت امكان از يكي از اعضاي خانواده بخواهيد كه مقاله را بخواند و نظرش را به شما بگويد وگرنه خودتان چند روز بعد از نوشتن مقاله آن را دوباره بخوانيد.
-
بازخواني كنيد، بازبيني كنيد، بازنويسي كنيد، باز...
-
بازخواني كنيد، بازبيني كنيد، بازنويسي كنيد، اگر شد...
-
بازخواني كنيد، بازبيني كنيد، بازنويسي كنيد و...
-
به زمان ارائه مقاله به دبيرخانه توجه كنيد تا مقاله تان بعد از موعد به دستشان نرسد.

تعريف پژوهش

پژوهش، فرايند پردازش اطلاعات است كه مهمترين ويژگي‌اش زايايي، باروري و توليد علم در تاريخ آن علم مي‏باشد و داراي هويت جمعي است.

آنچه در كتب و منابع يافت مي‌شود داده‌هاست. پس از سنجش و گزينش، داده‌ها به اطلاعات تبديل مي‌شوند، با پردازش اطلاعات و تجزيه و تحليل آنها در مقاله، توليد علم صورت مي‌گيرد. پژوهش، فرايند توليد علم است برخلاف بسط اطلاعات ديگران كه توسعه است نه پژوهش. پژوهشگر مانند زنبور عسل است كه چيز جديد توليد مي‌كند نه مثل مورچه كه فقط اطلاعات را جمع مي‌كند.

شأن مقاله اين است كه در مقياس تاريخ آن علم، توليد علم كند. مقاله علمي پژوهشي، بايد نوآوري داشته باشد و پيدا كردن حرف جديد در تاريخ يك علم كه قبلاً نبوده، كار دشواري است. اين نوآوري فقط در نظريه‌پردازي نيست بلكه مي‌تواند زبان جديد، روش جديد، مسأله جديد، تعريف جديد و... در تاريخ علم باشد. اگر جهت‌گيري مقاله ترويجي و اطلاع‌رساني باشد، مجلات علمي پژوهشي آن را چاپ نمي‌كنند.

مراحل پژوهش

در پژوهش، آغاز كار، روبرو شدن با مشكل است. محقق بايد با تاكتيك‌هاي خاصي، مشكل را به مسأله تبديل كند. سپس فرضيه بدهد، آن را آزمايش كند و به اين ترتيب، به يك نظريه برسد كه مسأله را حل كند. فرضيه، پاسخ اوليه محقق به مسأله است. البته روش آزمون در علوم مختلف، متفاوت است. اگر مشكل به مسأله تبديل نشود يك فعاليت موضوع محور انجام خواهد شد در حاليكه پژوهش يك فعاليت مسأله محور است. در تحقيقات مسأله محور، امكان مغالطه كمتر خواهد بود. بنابراين مقالات بايستي جهت‌گيري مسأله محوري و پژوهشي داشته باشند.

ساختار مقالات علمي- پژوهشي

با فرض اينكه فيش‌ها و اطلاعات فراهم است، به توضيح ساختار مقاله مي‌پردازيم. هر مقاله ساختاري دارد كه متشكل است از: عنوان، چكيده، طرح مسأله(مقدمه)، بدنه اصلي مقاله، نتيجه و منابع.

1. عنوان

عنوان مقاله بايستي اولاً تكراري نباشد؛ ثانياً تطويل بلاضرورت نداشته باشد؛ ثالثاً ابهام و نارسايي نداشته باشد. و رابعاً خطابي يا شعرگونه نباشد. انتخاب عنوان مثل بسته بندي يك جنس خوب است كه اگر با ملاك‌هاي صحيح صورت نگيرد جنس هم ضايع مي‌شود.

در عنوان نبايد تعبيراتي همچون: "آشنايي با"، "نگاهي به"، "درآمدي بر" و امثال آنها آورده شود. عنوان بايد مشير به مسأله مورد تحقيق باشد. به عنوان نمونه اگر عنوان مقاله‌اي "تحقيقي درباره ايمان" باشد دو اشكال دارد: اولاً عبارت "تحقيقي درباره" نبايد آورده شود زيرا استدراك مي‌باشد. ثانياً عنوان، مشير به مسأله نيست. اما عناويني همچون: "تحول‌پذيري ايمان" و "طلب ايمان از اهل ايمان" عناوين درستي هستند. در عنوان مقاله پژوهشي اصل بر اختصار است برخلاف مقالات آموزشي كه عنوان بايستي توصيف‌كننده باشد و اصل بر ايضاح است نه اختصار.

2. چكيده

چكيده مقاله، آميزه‌اي از طرح موضوع و ضرورت موضوع است. چكيده بايد آينه تمام‌نماي مقاله باشد. فلسفه آوردن چكيده، دو مطلب است:

1. چكيده مقاله در پايگاه‌هاي اطلاع‌رساني اينترنت قرار مي‌گيرد تا ساير محققان از حاصل تلاش نويسنده بهره‌مند و مطلع گردند.

2. چكيده، محتواي مقاله را در اختيار خواننده قرار مي‌دهد تا وي تصميم بگيرد كه مقاله را بخواند يا نه. به لحاظ اخلاق حرفه‌اي نبايد وقت خواننده بي‌جهت تلف شود.

چكيده‌نويسي مهارت مي‌خواهد و در آن بايستي به چند پرسش پاسخ داده شده باشد: اول اينكه مسأله‌ام چيست؟ دوم اينكه چرا طرحش كرده‌ام؟ سوم اينكه چه نظرياتي در اين زمينه وجود دارد؟ و چهارم من به چه نظريه‌اي رسيده‌ام؟ چكيده بايد نظر جامع را نشان دهد، نظريات رد شده و علت رد شدنشان را به خواننده ارائه كند.

ادبيات چكيده، همان ادبيات مقاله است. چكيده نبايد گزارش يا فهرست باشد و در آن ارجاع نمي‌دهند، مثال نمي‌زنند. چكيده در حدّ يك يا دو پاراگراف و تقريباً 75 كلمه (5+75كلمه) است. چكيده را بعد از آنكه مقاله تكميل شد مي‌نويسند.

3. كليدواژه

مقاله برخلاف كتاب، فهرست ندارد. كليدواژه به جاي فهرست است، كليدواژه، كليد است از جنس واژه، نه واژه‌هاي كليدي. نويسنده بايد مباحث مهم خود را به صورت تك‌واژه جستجو كند و به صورت كليدواژه نشان دهد. تعداد كليدواژه‌ها حدود 6 كلمه (1+6كلمه) است.

4. طرح مسأله(مقدمه)

واجب‌ترين عنصر در مقاله، طرح مسأله است. اگر طرح مسأله با مهارت صورت گيرد باعث مي‌شود نويسنده از اين شاخه به آن شاخه نپرد و به حواشي نپردازد. چهار مطلب را بايد در طرح مسأله مطرح نمود:

1. مسأله پژوهش حاضر چيست. مسأله را تعريف مي‌كنيد و اگر مشتمل بر مسائل ريزتر است ذكر مي‌نماييد. هر چه دقيق‌تر، بهتر؛ مثلاً در مورد مقاله "طلب ايمان از اهل ايمان" مسأله به اين شكل طرح مي‌شود: خداوند در آيه 136 سوره نساء مؤمنان را مخاطب خود قرار داده و ايمان آوردن را از آنها طلب مي‌فرمايد. در اين آيه شريفه از طرفي خطاب به كساني است كه متلبس به ايمانند: (يا ايها الذين آمنوا) از سوي ديگر، از آنها مي‌خواهد كه ايمان بياورند: (آمِنوا) مفهومش اين است كه مؤمنان ايمان ندارند. در حقيقت در اين آيه اجتماع سلب و ايجاب صورت پذيرفته است و اين مسأله ماست.

چند تذكر

الف- مشكل و مسأله از يكديگر متمايزند. عبور از مشكل به مسأله، همان طرح مسأله است كه تكنيك‌هايي دارد.

ب- بايد مسأله طرح شود نه مسأله‌نما (مسأله كاذب). به عنوان نمونه، سؤال از اينكه خدا قبل از آفرينش جهان چه مي‌كرده است؟ مسأله‌نماست نه مسأله زيرا قبل از آفرينش، زمان وجود نداشته است به عبارت ديگر بايد بگوييم قبل از زماني كه زمان وجود نداشته است خدا چه مي‌كرده است؟ كه اين مسأله‌اي كاذب است.

ج- در طرح مسأله بايد توجه كنيد كه آيا با مسأله روبرو هستيد يا مباني تا مباني را داخل مسأله ننماييد. مثلاً در مقاله "علوم مورد نياز اجتهاد" نبايد به مباحثي همچون اجتهاد چيست؟ تقليد چيست؟ شرايط اجتهاد و ساير مبادي تصوريه و تصديقيه به صورت مفصل پرداخته شود بلكه اين مطالب را بايد مختصر مطرح و به پي‌نوشت ارجاع داد.

د- مسأله نبايد القاءكننده باشد. به عنوان نمونه نبايد مطرح شود كه: چرا جوانان، بي‌دين شده‌اند؟ اين مطلب القاءكننده است. زيرا قبل از آنكه مطلب اثبات شود به شكل مسأله طرح شده است. القاء عبارت است از جستجو از علت بدون اثبات و توصيف دقيق مطلب.

ه‍- با طناب پوسيده "يا" نبايستي مسأله طرح شود. متأسفانه غالب مقالات ضعيف اين گونه‌اند. مثلاًَ: اگر عنوان مقاله‌اي "حق يا تكليف"، باشد دچار بن‏بست موهوم "يا" مي‌باشد يعني در حالي كه منع جمعي وجود ندارد اما ايهام مانعهالجمع بودن را به وجود مي‌آورد. عناوين "علم يا ثروت"، "علم يا دين"، "دين يا آزادي" نيز چنين هستند.

2. در پاراگراف دوم طرح مسأله، پيشينه و ضرورت مسأله مطرح و نوآوري آن را منعكس مي‌كنند.

3. پاراگراف سوم مشتمل بر روش مطالعه، فرضيه و پيش‌فرض‌هاست. مثلاً روش مطالعه روش تجربي است يا تاريخي يا تطبيقي يا درون‌ديني يا ... اگر پيش‌فرض‌ها مفصل هستند، بعد از طرح، بايد اولين عنوان فرعي را عبارت "پيش‌فرض‌ها" قرار دهيد.

4. در طرح مسأله، بايد ساختار مقاله مشخص شود اينكه مقاله چند بخش يا فصل دارد. طرح مسأله، كاري را كه صورت خواهد پذيرفت تبيين مي‌كند برخلاف چكيده كه كار انجام شده را بيان مي‌كند.

5. بدنه اصلي مقاله

بدنه اصلي مقاله شامل مباحثي است كه تلاش مي‌كند فرضيه شما را به كرسي بنشاند، نظريات رقيب را نقد و نظريه خود را به خوبي مستدل كند. در مورد عناوين بدنه اصلي، چند نكته مهم است:

1. عنوان سرگردان نداشته باشيد؛ معلوم شود هر عنوان زيرمجموعه كدام عنوان است، در عرض عنوان قبلي است يا زيرمجموعه او.

2. پيش‌فرض‌ها بايد مطرح شوند همچنين به فرضيه‌هاي رقيب يعني پاسخ‌هايي كه تاكنون به مسأله مقاله داده شده پرداخته شود.

3. فرضيه نويسنده مطرح و اثبات گردد.

4. اشكالات احتمالي كه مي‌تواند بر مقاله وارد شود مطرح و پاسخ داده شود.

6. نتيجه

نتيجه، جوابي است كه به مسأله داده‌ايم. در نتيجه، مقدمه چيني، ارجاع و دليل را نمي‌آوريم. برخي داورها نخست به سراغ چكيده و نتيجه و سپس به سراغ بدنه اصلي مقاله مي‌روند.

7. تقدير و تشكر

در صورت نياز به تقدير و تشكر از افراد يا مؤسسات، اين عمل در پايان مقاله قبل از منابع و مآخذ آورده مي‌شود.

8. منابع و مآخذ

دو روش منبع‌نگاري وجود دارد اولي روش ويرتيش است كه ارجاعات را در پي‌نوشت و ديگري روش هاروارد كه ارجاعات را در درون متن مي‌دهد.

معيارهاي داوري داوران

داورها و ارزياب‌ها چه معيارهايي را در رد يا قبول مقاله دخالت مي‌دهند:

1. اولويت مسأله: كه مسأله مقاله داراي اولويت يا اهميت است يا نه؟ اين اهميت از چند جهت است:

الف- به روز بودن و مبتلا به بودن. ب- جهت‌گيري تاريخي يا تطبيقي داشتن. ج- پاسخگوي خلأهاي معرفتي بودن مثلاً مقاله‏اي كه مباني ابن‌جوزي را در "موضوع انگاري حديث" از كتاب "الموضوعات" ارائه دهد، يك رخنه معرفتي را پر نموده است. مهم بودن اينگونه مقالات به خاطر آنست كه با شناخت مباني آن انديشمند، راه براي نقد وي باز و هموار مي‌گردد. د- پاسخگوي نيازهاي اجتماعي و جهاني؛ مثلاً اخلاق جهاني را طرح كند؛ به عنوان نمونه: "خير براي همه".

2. استاندارد بودن عنوان: در مبحث "عنوان مقاله" به اين مطلب پرداخته شد.

3. حساسيت داورها به رخنه‌ها و خطاهاي منطقي: مهم نيست چه حرفي مي‌زنيد. مهم اين است كه دليل، دليلي درست، صلاحيت‌دار و كافي باشد.

4. عدم تعصب نويسنده.

5. متناسب بودن روش با مسأله: هر مسأله‌اي روش خاص خود را مي‌طلبد. اگر مسأله تاريخي است بايد به روش خاص تحليلگر تاريخي، مسأله طرح و حل گردد.

6. غنا و عمق تحليل: تحليل بايستي غني و ژرف باشد و نيز حضور نويسنده و تحليلگر به چشم بيايد. به عبارت ديگر، سرتاسر مقاله "قال" و "يقول" نباشد بلكه به نحو چشمگير "اقول" هم داشته باشد.

7. ناروا نبودن تعميم‌ها: تعميم ناروا از مصاديق خطاي منطقي است. نمي‌توان با ذكر يكي دو مورد، مطلب را به همه موارد تعميم داد.

8. به كار نبردن اصطلاحات غيرفني: بايد فرق بين اصطلاحات دقيقاً روشن باشد مثلاً در يك مقاله فقهي فرق "عام و مطلق" دقيقاً براي نويسنده مشخص باشد.

9. زبان خطابي نداشتن: زبان مقاله بايد دقيق و مطابق با همان رشته علمي باشد.

10. عدم كلي‌گويي: ادعاهاي گزاف با عباراتي چون: "گفته شده"، "مي‌گويند" اشتباه است. بايستي گوينده سخن معين و مشخص باشد.

11. عدم فقر منابع" مصاديق فقر منابع عبارتست از: الف- فقدان منابع ب- استفاده از منابع دست چندم ج- فقدان منابع به روز د- استفاده از منابع غيرمعتبر ه‍- سوء استفاده از منابع به عبارت ديگر لشكركشي منابع نباشد يعني هدف نبايد تكثير بدون جهت منابع باشد.

تذكر: در مورد مراجعه به اينترنت، در مقام نقد، به هر سايتي مي‌توانيد ارجاع دهيد. و نيز به برخي سايت‌هاي آكادميك (مراكز پژوهشي و آماري و... ) مي‌توان ارجاع داد.

12. عدم جهت‌گيري‌هاي تجويزي توأم با ارزش داوري: لحن مقاله نبايد بر اساس "بايد و نبايد" باشد بلكه بايد بر اساس "هست و نيست" باشد. مثلاً بايد بگوييم انبياء معصوم هستند و دلايلش ذكر گردد نه اينكه انبياء بايد معصوم باشند.

چند تذكر:

1. در مقالات پژوهشي، تعبيراتي مثل: "البته روشن است كه" به كار نرود. زيرا اصل بر اختصار است.

2. در متن مقاله، يا نام صاحب اثر را بنويسيد يا عنوان مختصر كتاب را. مشخصات كاملش را در بخش منابع بياوريد نه در متن مقاله.

3. مقاله فارسي بايد تا آنجا كه ممكن است با عربي مخلوط نشود. البته اگر بحث بر سر يك جمله عربي است، آن را مختصراً مي‌آوريم.

4. نو بودن مقاله تنها به نو بودن مسأله نيست. اگر مطالعه نظام‌مندي در مورد مطلبي صورت نگرفته، چنين مطالعه‌اي مي‌تواند نو باشد.

5. در مقاله بهتر است نقل قول، غيرمستقيم و چكيده باشد؛ مگر آنكه يك قول، خودش محل نزاع باشد. در اين صورت عين عبارت نقل شود.

6. عنوان مقاله مي‌تواند پرسش يا شبه جمله باشد.

7. مقاله نبايد طوري باشد كه نويسنده، متهم به بي‌خبري بشود، لذا منابع جديد بايد ديده شوند.

8. در بررسي‌هاي تطبيقي، لازم است خط‌كشي شود؛ مثلاً فقه و حقوق خلط نگردند.

9. چند مسأله را در يك مقاله طرح نكنيد زيرا حق هيچكدام ادا نخواهد شد بهتر است يك مسأله به صورت عميق بررسي گردد.

10. به شرطي مي‌شود به رساله‌ها و پايان‌نامه‌ها ارجاع داد كه توصيف و تصوير يك كتاب مهم و يا نقد باشند.

11. بدون نقشه اوليه، مقاله ننويسيد. يعني ساختار را قبلاً در ذهن يا روي كاغذ بياوريد. به چند سؤال پاسخ دهيد: 1. دنبال چه هستم؟ 2. نوآوري‌ام چيست؟ 3. از كجا به كجا مي‌خواهم بروم؟

12. كار گروهي انجام دهيد (حداقل دو نفر).

13. قبل از فرستادن مقاله به مجله، آن را ويراستاري علمي و ادبي كنيد يا دست كم به نقد عده‌اي برسانيد.

14. حتماً تشكيل پرونده علمي بدهيد: شناسايي منابع، نقد منابع و اعتبارسنجي، جمع‌آوري آنها به ترتيب تاريخي منابع.

15. مقاله را به هر مجله‌اي كه مي‌فرستيد استاندارد آن را از نظر شكلي و روش ارجاع تقليد كنيد.

16. فيش‌برداري بايد بهره‌وري را افزايش دهد نه اينكه مانع باشد. فيش‌برداري بايد دو چيز را فراهم كند: 1. تمركز ذهني را افزايش دهد. 2. زمان را كاهش دهد.

17. مقوم پژوهش حجم مقاله يا حجم ارجاعات نيست. مهم اين است كه مطالب و ارجاعات معيوب نباشند. مقوم مقاله پژوهشي، نوآوري است.

راهكارهاي يافتن سوژه

با آوردن نمونه‌اي، روشن مي‌شود كه چگونه مي‌توان سوژه به دست آورد. موضوعي داريم به نام "ايمان". مسائل مربوط به آن عبارتند از: 1. حقيقت يا مقومات يا اركان ايمان 2. نسبت ايمان با عمل 3. نسبت ايمان با معرفت 4. نسبت ايمان با عواطف رواني (مثل سلامت رواني، افسردگي و...) 5. فرآيند پيدايش ايمان در فرد 6. تحول‌پذيري ايمان 7. گونه‌هاي ايمان 8. اشتدادپذيري ايمان(يا مراتب ايمان) 9. ايمان در اديان يا مذاهب مختلف. اين نُه مسأله را در پنج محور ذيل ضرب كنيد: 1. تصوير قرآني هر كدام از مسائل نه گانه يادشده. 2. ديدگاه يك متكلم مثل خواجه طوسي درباره اين مسائل. 3. بررسي تطبيقي ديدگاه يك مفسر با يك متكلم درباره هر يك از مسائل مذكور. 4. ديدگاه مولوي در مثنوي درباره اين مسائل. 5. ديدگاه يك فيلسوف مثل ملاصدرا يا شهيد مطهري درباره مسائل ياد شده.

تذكر: بررسي تطبيقي مي‌تواند مقايسه درون‏ديني با برون‏ديني يا مقايسه درون با درون، يا بيرون با بيرون باشد. مثلاً ايمان نزد علامه طباطبايي و آلپور يا نظر فلاسفه غرب و نظرات مولوي از موارد مقايسه درون‌ديني با برون ديني مي‌باشد.

با اين ضرب كردن، صدها مسأله پيدا مي‌شود، پس پيدا كردن سوژه‌‌ها كار سختي نيست. كافي است از ذهن موضوع محورانه بيرون بياييم. هر چه ميزان مطالعه بيشتر و ذهن از اطلاعات انباشته‌تر باشد، امكان اين خروج بيشتر خواهد بود.

1234
last